دختری به خاطر امر به معروف و نهی از منکر در میدان پونک تهران، مورد حمله زن بدحجاب قرار گرفت.
در این روزگاری که مردم در خواستههای «خود» غوطهور شدهاند و مشغولیتهای دنیایی آنها را سرگرم کرده است، هستند کسانی که هنوز میخواهند فروع دین خود را حفظ کنند و برای سرنوشت نیک جامعه، دست و پا میزنند.
خانم شمس، دختر 30 سالهای است که یکشنبه 23 تیرماه امسال در پی امر به معروف و نهی از منکر به یک زن بدحجاب، مورد حمله وی قرار گرفت. این اتفاق در ماه مبارک رمضان در میدان پونک تهران رخ داد.
شرح این ماجرا را در گفتوگوی خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری فارس با این بانوی امر به معروف ونهی از منکر بخوانید:
فارس: ماجرای عصر یکشنبه را این طور شروع کنیم که شما پس از پایان یک روز تلاش و کار، به سمت منزل میرفتید تا اینکه با یک زن بدحجاب مواجه میشوید و برحسب وظیفه، احساس تکلیف میکنید که امر به معروف و نهی از منکر کنید اما واکنش این زن، خارج از تصور بوده است، بقیه اتفاق را خودتان توضیح دهید.
نکات پرس/ همانطور که تاکنون در سلسله گزارش های نکات پرس ذکر شده است، پلیس در مواجهه با معضلات فرهنگی از جمله حجاب و پوشش تنها مانده و دیگر نهادهایی که در این زمینه مسئولیت دارند به کمک پلیس نمی آیند. همین موضوع موجب شده است یک کار کاملا فرهنگی توسط یک نهاد انتظامی انجام شود و هرچند پلیس نهایت تلاش خود را برای انجام هرچه بهتر این کار فرهنگی انجام می دهد اما به هر حال شاهد بروز مشکلاتی نیز هستیم.
به گزارش نکات پرس عصر یک پنجشنبه بهاری است و میدان شهر مثل همه روزها غرق در مردمی است که برای خرید یا عبور در حرکتند. روبه روی ویترین مغازهها جای سوزن انداختن نیست. عابران پیاده و اکثراً دختران و خانمهای جوان کیسه های خرید رنگارنگ به دست، محو مدلهای لباس و مانتو های پشت ویترین شدهاند. حال و هوای خرید با ازدحام جمعیت در خیابانهای اصلی مثل همیشه جنب و جوش خاصی به میدان داده و جمعیت با سرعت قابل توجهی در حرکت است.
اما ضلع غربی میدان کمی خلوتتر از نقاط دیگر به نظر میرسد. اکثر عابران به خصوص دختران جوان از چند متر مانده به ضلع غربی به طرز عجیبی مسیرشان را به داخل خیابان تغییر میدهند. یعنی برای تردد و رد شدن از یک ضلع خیابان ترجیح میدهند از حاشیه خیابان عبور کنند اما از پیاده رو ضلع غربی نگذرند! نزدیکتر که میروم دلیل این تغییر مسیر ناگهانی و عجیب بهتر دستگیرم میشود. دو ون سبز رنگ نبش ضلع غربی پارک شده و چند خانم جوان که مقنعه سبز رنگ و چادر مشکی دارند هم مقابلشان ایستادهاند و محو تماشای عابران پیاده هستند. همین!
انتخابات امسال هم مانند تمام اتفاقات مهم سیاسی دیگر برای خودش حال و هوایی داشت. ائتلاف کاندیداها و حضور مستقل ها ، رسانه ها و شخصیت ها ، کاندیداها و برنامه ها ، احزاب و گروه ها ، همه و همه در حال قُل خوردن در دیگ جوش آمده از حماسه سیاسی سال 92 بودند و هر کس با امتحانی که پس داد، خودنمایی کرد.
در این بین اما رفتار انتخاباتی یکی از چهره های مطرح دینی - سیاسی، افکار عمومی و رسانه ها را به خود جلب کرده و مدتی است به سوژه اصلی آنها تبدیل شده. آیت الله مصباح یزدی یکی از مطرح ترین چهره های کرسی فلسفه و علوم معقول و منقول در مجامع علمی داخل و خارج، که قبل از انقلاب در صف مبارزه مبنایی با طاغوت بود، بعد از نقلاب هم در میدان فرهنگ مؤثر بود و نه تنها در دوره حاکمیت اصلاح طلبان که بعد از آن هم میدان سیاست را رها نکرد و در بزنگاه های مختلف نقش آفرین بود و تصمیم ساز؛ از جمله در انتخابات سال 84 و مقابله با فتنه سال 88 و بعد از آن در مواجه با رگه های انحراف در دولتی که مهمترین حامی اش بود، تا رسید به انتخابات مجلس نهم که یکی از پیچیده ترین بازی های جریان فتنه را که به دنبال غیررقابتی نشان دادن انتخابات بود، با راه اندازی جبهه ای در بدنه جریان اصولگرایی بهم زد.
اکنون در هفته ها و ماه های اخیر و بویژه پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات، تصمیم آیت الله مصباح برای ورود در انتخابات و معرفی یکی از چهره های انتخاباتی به عنوان کاندیدای اصلح ریاست جمهوری، تبدیل به سوژه برخی از رسانه ها و شخصیت های مذبذب برای عقده گشایی شده تا جایی که برخی با جنجال و هیاهو سعی می کنند شبهاتی را به عنوان سئوال در ذهن مخاطب جانمایی کنند:
چرا آیت الله مصباح به عنوان یک عالم دینی تا این سطح در سیاست دخالت می کند و جبهه های سیاسی تشکیل می دهد؟ دلیل حمایتش از دکتر لنکرانی چه بود و چرا از لنکرانی تا این اندازه پررنگ حمایت کرد؟ چرا وقتی دکتر لنکرانی انصراف داد، بلافاصله آیت الله مصباح از کاندیدای دیگری حمایت نکرد؟ اگر لنکرانی اصلح بود، پس چرا بعدا از جلیلی حمایت کرد؟ آیا شناخت ایشان از کاندیداهای دیگر هم به همین شکل بود؟ آیا بهتر نبود بعد از لنکرانی ایشان مجددا از شخصیت دیگری حمایت نکند؟ چرا آیت الله مصباح به راه حل وحدت برخی از سامانه ها تن نمی دهد و تاکنون چندبار این بازی را بهم زده است؟ اساسا باتوجه به برخی رفتارهای غیرقابل دفاع احمدی نژاد در سال های اخیر، آیا بهتر نبود آیت الله مصباح از شخصیت دیگری حمایت نکند تا اگر رییس جمهور بعدی هم دچار آفت هایی شد، دامن ایشان از این آفت ها مصون بماند و ...
حمید علیمی مداح و ذاکر اهل بیت(علیهم السلام) پس از 20 روز تلاش توانست از طریق کشور ثالث خود را به سوریه برساند.
به گزارش فرهنگ نیوز، کربلایی حمید علیمی مداح و ذاکر اهل بیت(علیهم السلام) پس از 20 روز تلاش توانست از طریق کشور ثالث خود را به سوریه رسانده و در میان مدافعان حرم حضرت زینب برای دفع شر وهابی های ملعون از این حرم امن اهل بیت جای بگیرد.
وی در پیامی خطاب به طرفدارانش تاکید کرده است: من با هیچ مرجع تقلیدی ارتباط ندارم و فقط یکی دو نفر می دانند مرجع تقلیدم کیست.
پروازهای ایران به دمشق اکثرا کنسل شده و من از طریق کشور دیگری وارد سوریه شده ام و کاری به دولتش ندارم. به شوق حرمی آمدم که هر خشت آن ریشه عمر حسینی ها است؛ عمری گفتم یالیتنا کنا معک و حالا وقت آن است که این حرف را ثابت کنم.
رنگ بنفش پدیده ی نوظهوری در جهان سیاست محسوب می شود؛ چرا که عموما سوسیالیسم و لیبرالیسم دو سر متفاوت طیف های اومانیستی به شمار می روند و حتی رهبران این دو طیف در دوران زمامداری خود بر علیه یکدیگر بودند، بنابراین تلفیق محافظه کاران به عنوان بطن لیبرالیسم در قرمز های سوسیالیست، امری منحصر به فرد قلمداد می شود.
به گزارش مشرق، در عصر حاضر رنگ در علوم مختلف و از زوایای متفاوتی مورد مطالعه قرار گرفته و جنبههایی مانند فیزیک نور و رنگ، ساختار شیمیایی رنگ ها، جامعه شناسی رنگ، سمبل شناسی رنگ، رنگ در هنرهای تجسمی، مفاهیم و رویکردهای نشانهشناسی، اسطوره شناسی و روحانیت رنگها و نهایتا جنبههای روانی و شخصیتی رنگ ها بر روی انسان مورد بررسی قرار گرفته است؛ به طوری که برخی از روانشناسان عقیده دارند رنگی که برگزیده و دلخواه کسی است می تواند گویای خصوصیات اخلاقی و روانشناسی او باشد.
نظر شهید مطهری در رابطه با عقاید دکتر شریعتی
کسانی همچون امام خمینی(ره)، امام خامنه ای، شهید مطهری، علامه طباطبایی، شهید بهشتی، شهید صدر، شهید مفتح، علامه مصباح، آیت الله خوشوقت از منتقدین تفکرات شریعتی بودند ودر مواردی تفکرات وی را التقاطی می دانستند، همه این شخصیت هایی که نام برده شد از منتقدین اندیشه شریعتی بودند اما نوع برخورد هر کدام از آنها با شریعتی متفاوت بود.
در این میان بازخوانی نظرات استاد شهید مرتضی مطهری پیرامون آراء، افکار، عقاید و اندیشه های دکتر علی شریعتی چندان خالی از لطف نیست: