سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
منوی اصلی
لینک دوستان
ویرایش
پیوندهای روزانه
نویسندگان
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز :10
  • بازدید دیروز :36
  • کل بازدید :568265
  • تعداد کل یاد داشت ها : 204
  • آخرین بازدید : 103/2/1    ساعت : 4:59 ص

تا بحال زیاد شنیده ایم از ولایت تشریعی و تکوینی

زیاد برایمان گفته اند...

شما بهتر از من می دانید "ولایت تشریعی" یعنی ولایت بر خلایق از راه قانون گزاری و این نه تمام خصوصیت ولی فقیه، بلکه بخشی از آن است و "ولایت تکوینی" یعنی نفوذ در دل مردم.

یعنی ولایت بر خلایق از راه دل های عاشق.

دل های مطیع امر "ولی".

این ولایت مختص خداست و خدا میداند و بعضی از خواصش، خدا میداند و انبیاء اش، خدا میداند و نیکان روزگار، خداوند است که تنزیلی از این ولایت تکوینی را در وجود نیکان خود قرار می دهد تا ثابت کند که آیاتُ الله آیاتِ خدایند.

در تمام هیاهو های قرن ?? به دنبال "ولایت تکوینی" می گشتم.

در تمام روزهای سال ?? که با "ولایت تشریعی" بر سر دو راهی حق و باطل مانده بودم.

به بن بست رسیده بود مغزم!

روزهایی که فقط "ولایت تکوینی" می توانست گره کور ذهنم را باز کند.

در روزهایی که غبار فتنه فضای شهر دلم را کدر کرده بود؛ منتظر بودم تا  این بار "ولی" برایم معنا کند "ولایت تکوینی" را

انتظار به سر رسید

نماز جمعه 29 خرداد 88

من بودم و "ولی"...

و سیل عاشقان ولایت

آن روز "ولی" برایم معنا کرد "ولایت تکوینی" را

و من آموختم "ولایت تکوینی" یعنی ....

ولایت تکوینی یعنی "ای سید ما ای مولای ما، ما آنچه که وظیفه مان است انجام می دهیم"

باران بهاری میهمان صحن چشمان دل های عاشقی شد که "ولی" برایشان سخن می گفت

ولایت تکوینی یعنی"من جان ناقابلی دارم.... جسم ناقصی دارم... اندک آبرویی هم دارم که آن را هم مدوین شما هستم... همه این ها را من کف دست گرفتم و در راه این انقلاب و اسلام فدا خواهم کرد"

صدای ضجه دل های عاشق به آسمان بلند می شود.

صحن نماز جمعه معطر می شود به عشق بازی "ولی" و عاشقان اش...

ولایت تکوینی یعنی"ای سید ما  ای مولای ما ... دعا کن برای ما.. صاحب ما تویی... صاحب این انقلاب و کشور تویی"

خطبه ها تمام می شود اما باران! بند نیامده...

بارانی که کویر دل ها را آبیاری کرد...

"حضرت ماه" این بار از ولایت تکوینی استفاده کرد

تصرف کرد بر دل هایی که بر دوراهی حق و باطل مانده بودند...

او گفت که در تاریکی بیابان آخرالزمان فقط و فقط اوست که مصباح هدایت است

شستشو داد دل هایی را که زنگار گناه می رفت تا سپیدی شان را کدر کند

چه زیباست قنوت گرفتن زیر باران چشمانم...

و چه زیباست سجده بر مهری نمناک از بارانی که طراوت بخشید به کویر پوسیده دل

ه نقل از بچه های قلم





      
1. جایگاه شهید مطهری و نقش حوزه در قبال آموزش و پرورش

    -       خداى متعال هم این مرد بزرگ را مأجور کرد، پاداش داد و شهادت را نصیب او کرد؛ در واقع او را زنده نگه داشت؛ «بل احیاء عند ربّهم»

    -       فضلا و برجستگان حوزه‌ى علمیه، آن عناصر لایق و توانائى هستند که میتوانند در مجموعه‌ى عظیم آموزش و پرورش نقش ایفاء کنند؛ و هیچ دستگاهى مهمتر از آموزش و پرورش نیست.

    2. نقش معلم

      -       تأثیر شما که معلم هستید، در موارد بسیارى حتّى از تأثیر وراثتها بیشتر است.

      -       یکى از کارهاى واجب ما این است که آحاد ملت ما، از کوچک و بزرگ، از مقامات عالى تا آحاد مردم، قدر معلم را بدانند، اهمیت معلم را درک کنند، حرمت معلم را بشناسند.

      -       شما میتوانید به معناى حقیقى کلمه، انسان طراز اسلام را به وجود بیاورید؛ میتوانید نیروى انسانى طراز جمهورى اسلامى را به وجود بیاورید.

      3. تحول در آموزش و پرورش

        -       نظام کنونى آموزش و پرورش ما توانائى لازم را براى تربیت نسلهاى گوناگون ما نشان نداده است. علت هم در درجه‌ى اول این است که این نظام و این تشکیلات، وارداتى است.

        -       باید انسانهاى شریف، دانا، با استعدادهاى جوشان، داراى ابتکار، داراى اخلاق نیک انسانى، داراى شجاعت، قوّت خطرپذیرى، ورود در میدانهاى جدید، بدون هیچگونه عقده‌ى خودکم‌بینى یا خودبرتربینى، انسانهاى دلداده‌ى به خداى متعال و متکى به قدرت الهى و داراى توکل کامل، انسانهاى صبور، انسانهاى بردبار و حلیم، انسانهاى خوشبین و انسانهاى امیدوار تربیت کنید.

        -       اگر در این تحول، نگاه کلان وجود نداشته باشد، کارها ممکن است متناقض از آب در بیاید؛ تکرارى باشد، زائد باشد، کمبودهاى بزرگى به وجود بیاید. پس نگاه کلان و نقشه‌ى جامع، شرط اول است.

        4. گسترش حرکت بیداری تا اروپا

          -       فقط این نیست که در کشورهاى شمال آفریقا و منطقه‌ى غرب آسیا که امروز ما در آنجا قرار داریم، حرکات بیدارى‌اى به وجود آمده باشد؛ این حرکت بیدارى تا قلب اروپا خواهد رفت.

          -       بایستى خودمان را بسازیم. ما باید «کزبر الحدید» باشیم؛ مثل پاره‌هاى فولاد. ایمانمان را تقویت کنیم؛ بصیرتمان را زیاد کنیم؛ آگاهى‌مان را بیشتر کنیم؛ دانشمان را روزبه‌روز پیش ببریم؛ استعدادهائى را که خداى متعال در درون ما قرار داده، شکوفا کنیم؛ دست اتحاد و وحدتى که به هم دادیم، محکم نگه داریم، بفشریم.
          خلاصه شده در پایگاه ودیعه الهی




                

          حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نخستین دقایق آغاز سال نو، در پیامی به ملت شریف ایران، با تشریح اوضاع مهم «سال ِ قبل»، چارچوب کلی و افق پیش روی ملت و مسئولان جمهوری اسلامی را در سال ِ پیش ِ رو، ترسیم می‌کنند. بخش‌هایی از پیام‌های نوروزی ایشان از سال 76 تا 90 را در زیر می‌خوانید:

           

          ادامه مطلب...



                

          اگر خود را جزء همه کس نمیدانید برای مشاهده فایل بر لینک زیر کلیک کنید!

          لینک دانلود:همه کس نخوانند!

          پسورد فایل:www.mutam.parsiblog.com





                

          برای دانلود جزوه خلاصه جنگ نرم در بیانات رهبری اینجا کلیک کنید.





                

          حُسن ختام 

          الا یا ایها الساقى! ز مـــى پُر ســــاز جامم را      که از جـــانم فــــرو ریزد، هواى ننگ و نامم را 

          از آن مى ریز در جـــامم کــه جانم را فنا سازد     برون سازد ز هستى، هسته نیرنگ و دامم را 

          از آن مى ده که جانم را ز قید خود رها سازد      به خود گیـــرد زمـــــامم را، فرو ریزد مقامم را 

          از آن مى ده کــه در خلوتگـــــه رندان بیحرمت     به هم کــوبد سجودم را، به هم ریزد قیامم را 

          نبـــــودى در حـــریمِ قدسِ گلــــرویان میخــانه      که از هـــر روزنـــى آیم، گلى گیرد لجامم را

          روم در جـــرگه پیران از خــــــود بى‏خبر، شاید      برون ســـازند از جــانم، به مى افکار خامم را 

          تـــو اى پیــــک سبکباران دریــــاى عدم، از من     به دریادارِ آن وادى، رســـان مدح و سلامم را 

          به ســـاغر ختم کردم این عدم اندر عدم نامه       به پیرِ صومعه بــــرگو: ببین حُسن ختــامم را




          برچسب ها : حضرت اقا  , شعر  ,


                

           

          aivdhv , hrh

           

          شعر منتشر نشده‌ای از شهریار درباره رهبر انقلاب . این شعر به همراه متن تقدیمی شهریار به شرح زیر است:

          بر آستان والای آیت الله خامنه‌ای ریاست جمهوری اسلامی محبوب و امام جمعه بزرگوار تهران تقدیم و توفیق روزافروز ایشان و امام امت و رزمندگان اسلام را شب و روز به دعا مسئلت می‌نمایم.

          رشگم آید که تو حیدر بابا
          بوسی آن دست که خود دست خداست

          راستان دست چپ از وی بوسند
          که خدا بوسد از او دست براست

          در امامت به نماز جمعه
          صد هزارش بخدا دست دعاست

          من بیان هنرم، یک دل و بس
          او عیان هنر از سر تا پاست

          او شب و روز برای اسلام
          پای پویا و زبان گویاست

          او چه بازوی قوی و محکم
          با امامی که ره و رهبر ماست

          شهریارا سری افراز به عرش
          کو نگاهیش به (حیدربابا) ست

          تبریز- دوازدهم ذی‌الحجه/ 1407 هجری قمری مطابق هفدهم امرداد /1366 شمسی
          سیدمحمدحسین شهریار (در هشتاد و دو سالگی)




          برچسب ها : حضرت اقا  , شعر  ,


                

          در کشتی عشق مقتدا خامنه ایست




          برچسب ها : حضرت اقا  , شعر  ,


                

          در کشور عشق مقتدا خامنه ایست

          فرمانده کل یاران خدا خامنه ایست

          دیروز اگر عزیز مصر یوسف بود

          امروز عزیز دل ما خامنه ایست

          در مسلخ عشق مقتدا خامنه ایست




          برچسب ها : حضرت اقا  , شعر  ,


                

          در کشور عشق مقتدا خامنه ایست

          مطالعه چند جلد کتابِ قطور در اتوبوس!

          خاطره‌ای از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مورد اهتمام به کتابخوانی

          من توقعم این است که مردم ما کتابخوانى را جدى بگیرند. البته جمعى از مردم جدى مى‌گیرند؛ اما همه این طور نیستند. من مى‌خواهم خواهشى از مردم بکنم و آن این است: کسانى که وقتهاى ضایع‌شونده‌اى دارند؛ مثلا به اتوبوس یا تاکسى سوار مى‌شوند، یا سوار وسیله‌ى نقلیه‌ى خودشان هستند و دیگرى ماشین را مى‌راند، یا در جاهایى مثل مطب پزشک در حال انتظار به سر مى‌برند و به‌هرحال اوقاتى را در حال انتظار به بى‌کارى مى‌گذرانند، در تمام این ساعات، کتاب بخوانند. کتاب در کیف یا جیب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند، کتاب را باز کنند و بخوانند. وقتى هم به مقصد رسیدند، نشانه‌اى لاى کتاب بگذارند و باز در فرصت یا فرصتهاى بعدى آن را باز کنند و از همان جا بخوانند.

          بنده خودم چند جلد قطور از یک عنوان کتاب را در اتوبوس خواندم! البته قضیه مربوط به قبل از انقلاب است که چند روزى براى انجام کارى از مشهد به تهران آمده بودم. بنا به دلایلى نمى‌خواهم اسم کتاب را بگویم. وضعیت و فضاى اتوبوسهاى آن روزگار براى ما خیلى آزار دهنده بود و نمى‌توانستیم تحمل کنیم. دلم مى‌خواست سرم پایین باشد و خواندن کتاب در چنین وضعیتى بهترین کار بود. ساعتى را که به این حالت مى‌گذراندم احساس نمى‌کردم ضایع مى‌شود. آن وقتها تقریبا یک ساعت طول مى‌کشید تا آدم با اتوبوس از جایى به جاى دیگر مى‌رفت. بعضى وقتها این جابجایى کمتر یا بیشتر هم طول مى‌کشید. به‌هرحال چنین یک ساعتهایى را احساس نمى‌کردم که ضایع مى‌شود؛ چون کتاب مى‌خواندم.

           

          در کشور عشق مقتدا خامنه ایست

          فرمانده کل یاران خدا خامنه ایست

          دیروز اگر عزیز مصر یوسف بود

          امروز عزیز دل ما خامنه ایست




          برچسب ها : حضرت اقا  ,


                
             1   2      >


          پیامهای عمومی ارسال شده

          + به ما هم سری بزنید