مطالعه چند جلد کتابِ قطور در اتوبوس!
خاطرهای از حضرت آیتالله خامنهای در مورد اهتمام به کتابخوانی
من توقعم این است که مردم ما کتابخوانى را جدى بگیرند. البته جمعى از مردم جدى مىگیرند؛ اما همه این طور نیستند. من مىخواهم خواهشى از مردم بکنم و آن این است: کسانى که وقتهاى ضایعشوندهاى دارند؛ مثلا به اتوبوس یا تاکسى سوار مىشوند، یا سوار وسیلهى نقلیهى خودشان هستند و دیگرى ماشین را مىراند، یا در جاهایى مثل مطب پزشک در حال انتظار به سر مىبرند و بههرحال اوقاتى را در حال انتظار به بىکارى مىگذرانند، در تمام این ساعات، کتاب بخوانند. کتاب در کیف یا جیب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند، کتاب را باز کنند و بخوانند. وقتى هم به مقصد رسیدند، نشانهاى لاى کتاب بگذارند و باز در فرصت یا فرصتهاى بعدى آن را باز کنند و از همان جا بخوانند.
بنده خودم چند جلد قطور از یک عنوان کتاب را در اتوبوس خواندم! البته قضیه مربوط به قبل از انقلاب است که چند روزى براى انجام کارى از مشهد به تهران آمده بودم. بنا به دلایلى نمىخواهم اسم کتاب را بگویم. وضعیت و فضاى اتوبوسهاى آن روزگار براى ما خیلى آزار دهنده بود و نمىتوانستیم تحمل کنیم. دلم مىخواست سرم پایین باشد و خواندن کتاب در چنین وضعیتى بهترین کار بود. ساعتى را که به این حالت مىگذراندم احساس نمىکردم ضایع مىشود. آن وقتها تقریبا یک ساعت طول مىکشید تا آدم با اتوبوس از جایى به جاى دیگر مىرفت. بعضى وقتها این جابجایى کمتر یا بیشتر هم طول مىکشید. بههرحال چنین یک ساعتهایى را احساس نمىکردم که ضایع مىشود؛ چون کتاب مىخواندم.
در کشور عشق مقتدا خامنه ایست
فرمانده کل یاران خدا خامنه ایست
دیروز اگر عزیز مصر یوسف بود
امروز عزیز دل ما خامنه ایست
برچسب ها : حضرت اقا ,
مردم همیشه نور خدا منجلی شود
در سینه ای که مملو مهر ولی شود
من افتخار میکنم اری خدا کند
جانم فدای حضرت سید علی شود
برچسب ها : حضرت اقا ,
زندگینامه حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای
زندگینامه
رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطره هاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانواده شان چنین مىگویند:
«پدرم روحانى معروفى بود، امّا خیلى پارسا و گوشه گیر... زندگى ما به سختى مى گذشت. من یادم هست شب هایى اتفاق مى افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهیّه مى کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود.»
امّا خانه اى را که خانواده سیّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مى کنند:
«منزل پدرى من که در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگى من، یک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین مى رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم.»
رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقیر امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعّلیم دیانتى» ثبت نام کردند و این دو دوران تحصیل ابتدایى را در آن مدرسه گذراندند.
در حوزه علمیه
درباره انگیزه ورود به حوزه علمیه و انتخاب راه روحانیت مى گویند: «عامل و موجب اصلى در انتخاب این راه نورانى روحانیت پدرم بودند و مادرم نیز علاقه مند و مشوّق بودند».
ایشان کتب ادبى ار قبیل «جامع المقدمات»، «سیوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سلیمان خان» و «نوّاب» خواند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت مى کرد. کتاب «معالم» را نیز در همان دوره خواند. سپس «شرایع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا میرزا مدرس یزدى» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینى و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را بطور کم سابقه و شگفت انگیزى در پنچ سال و نیم به اتمام رساند. پدرش مرحوم سید جواد در تمام این مراحل نقش مهّمى در پیشرفت این فرزند برومند داشت. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانى» و بعدها نزد مرحوم «شیخ رضا ایسى» خواندند.
در حوزه علمیه نجف اشرف
در حوزه علمیه قم
«به مشهد رفتم و خداى متعال توفیقات زیادى به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم. اگر بنده در زندگى توفیقى داشتم، اعتقادم این است که ناشى از همان بّرى «نیکى» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام». آیت الله خامنه اى بر سر این دو راهى، راه درست را انتخاب کردند. بعضى از اساتید و آشنایان افسوس مى خوردند که چرا ایشان به این زودى حوزه علمیه قم را ترک کردند، اگر مى ماندند در آینده چنین و چنان مى شدند!... امّا آینده نشان داد که انتخاب ایشان درست بوده و دست تقدیر الهى براى ایشان سر نوشتى دیگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آیا کسى تصّور مى کرد که در آن روز جوان عالم پراستعداد 25 ساله، که براى رضاى خداوند و خدمت به پدر و مادرش از قم به مشهد مى رفت، 25 سال بعد، به مقام والاى ولایت امر مسلمین خواهد رسید؟! ایشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ایام تعطیل یا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمى تحصیلات فقهى و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتید بزرگ حوزه مشهد بویژه آیت الله میلانى ادامه دادند. همچنین ازسال 1343 که در مشهد ماندگار شدند در کنار تحصیل و مراقبت از پدر پیر و بیمار، به تدریس کتب فقه و اصول و معارف دینى به طلـّاب جوان و دانشجویان نیز مى پرداختند.
مبارزات سیاسى
همراه با نهضت امام خمینى (قدس سره)
دوّمین بازداشت
سوّمین و چهارمین بازداشت
پنجمین بازداشت
«از سال 48 زمینه حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیّت و شدّت عمل دستگاههاى جارى رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانى نمى تواند با افرادى از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال 50 مجدّداً و براى پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهاى خشونت آمیز ساواک در زندان آشکارا نشان مى داد که دستگاه از پیوستن جریان هاى مبارزه مسلـّحانه به کانون هاى تفـّکر اسلامى به شدّت بیمناک است و نمى تواند بپذیرد که فعالیّـت هاى فکرى و تبلیغاتى من در مشهد و تهران از آن جریان ها بیگانه و به کنار است. پس از آزادى، دایره درسهاى عمومى تفسیر و کلاسهاى مخفى ایدئولوژى و... گسترش بیشترى پیدا کرد».
بازداشت ششم
که آن شرایط را دیده اند، قابل فهم است». پس از آزادى از زندان، به مشهد مقدس برگشتند و باز هم همان برنامه و تلاش هاى علمى و تحقیقى و انقلابى ادامه داشت. البته دیگر امکان تشکیل کلاسهاى سابق را به ایشان ندادند.
در تبعید
در آستانه پیروزى
پس از پیروزى
? معاونت وزارت دفاع در سال 1358.
? سرپرستى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1358.
? امام جمعه تهران، 1358.
? نماینده امام خمینی«قدّس سرّه» در شوراى عالى دفاع ، 1359.
? نماینده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، 1358.
? حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه هاى دفاع مقدس، در سال 1359 با شروع جنگ تحمیلى عراق علیه ایران و تجاوز ارتش متجاوز صّدام به مرزهاى ایران؛ با تجهیزات و تحریکات قدرت هاى شیطانى و بزرگ ازجمله آمریکا و شوروى سابق.
? ترور نافرجام ایشان توسط منافقین در ششم تیرماه 1360 در مسجد ابوذر تهران.
? ریاست جمهورى؛ به دنبال شهادت محمد على رجایى دومّین رئیس جمهور ایران، آیت الله خامنه اى در مهر ماه 1360 با کسب بیش از شانزده میلیون رأى مردمى و حکم تنفیذ امام خمینى (قدس سره) به مقام ریاست جمهورى ایران اسلامى برگزیده شدند. همچنین از سال 1364 تا 1368 براى دوّمین بار به این مقام و مسؤولیت انتخاب شدند.
? ریاست شوراى انقلاب فرهنگ، 1360.
? ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، 1366.
? ریاست شوراى بازنگرى قانون اساسى، 1368.
? رهبرى و ولایت امّت، که از سال 1368، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبیرانقلاب امام خمینى (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبرى به این مقام والا و مسؤولیت عظیم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک و درستى بود که پس از رحلت امام راحل، با شایستگى تمام توانستند امّت مسلمان ایران، بلکه مسلمانان جهان را رهبرى نمایند.
برچسب ها : حضرت اقا ,
بسم الله الرحمن الرحیم
شماره دوره عناوین کتب دوره توضیحات
1 جزوه اشنایی با استاد/ازادی معنوی/حماسه حسینی به کسانی که به دور بعد میروند داستان راستان داده شود
2 ده و پانزده و بیست گفتار به کسانی که به دور بعد میروند کتاب حکمتها و اندرزها داده شود
3 سیری در سیره نبوی/سیری در سیره ائمه اطهار/جاذبه و دافعه علی
4 اسلام و مقتضیات زمان/نظام حقوق زن در اسلام/مساله حجاب/.اخلاق جنسی به کسانی که به دور بعد میروند کتاب پاسخهای استاد داده شود
5 خاتمیت/ختم نبوت/پیامبر امی
6 ولاءها و ولایتها/ تعلیم و تربیت در اسلام
7 تکامل اجتماعی انسان/انسان کامل/انسان شناسی
8 نهضت های اسلامی در صدساله اخیر/پیرامون جمهوری اسلامی/پیرامون انقلاب اسلامی
9 خدمات متقابل اسلام وایران/جهاد/حق و باطل
10
11
توضیحات و جزئیات لازم:
استفاده از سیر اسان به مشکل استاد معمار منتظرین
استفاده از اساتید حوزه که در این زمینه کار کرده اند برای پاسخ به سوالات در جلسات ماهیانه
افراد در گروههای حداکثر 6 نفری سازماندهی میشوند تا جلسات هفتگی مباحثه بازدهی خود را داشته باشد
زمان و مکان تشکیل جلسات هر گروه توسط اعضای همان گروه مشخص میشود
اعضایی که کتب دوره را ندارند،کتب با 50 درصد تخفیف در اختیارشان قرار خواهد گرفت
هر یک ار دوره ها برای زمان یک ترم تحصیلی پیش بینی شده است
افراد بسته به توانایی و علاقه خود میتوانند حداکثر در 2 دوره در یک ترم شرکت کنند
سقف دوره ها برای فرصت تابستان 3 دوره میباشد
شرط صعود به دوره بالاتر بدست اوردن حد نصاب نمره قبولی در دوره قبلی است(که این نمره متشکل از نمره امتحان پایانی،نمره جلسات مباحثه و حضور و غیاب و .. میباشد)
کسانی که بتوانند در هر دوره نمره بالای 17 کسب کنند میتوانند از امتیاز افزایش 1.5 نمره ای درس معارف اخذ شده در ان ترم استفاده کنند
اعضا موظفند به صورت ماهانه گزارش کار جلسات مباحثه ی هقتگی و خلاصه اثار مطالعه شده خود را در جلسات پرسش و پاسخ تحویل دهند
برچسب ها : شیوه نامه ,
سؤال : آیا می توان کتب شهید مطهری یا دکتر شریعتی را به عنوان یک مسیر مطالعاتی انتخاب کنیم ؟
جواب : کتاب های شهید مطهری را تا حدی می توان به عنوان سیر مطالعاتی پذیرفت، هر چند همان طور که قبلاً عرض کردم باید به کمک کتابهای دیگر مسیر خود را تکمیل کنید ، ولی آقای شریعتی نه ادعای اسلام شناس بودن دارد و نه ورود او به موضوعات اسلامی ، ورود همه جانبه بوده است . دکتر شریعتی رسالتی برای خود احساس می کرد و آن عبارت بود از نشان دادن حقانیت اسلام در مقابل مارکسیست ها، که آن زمان شدیداً فکر دانشجویان را تحت تأثیر قرار داده بود ، و در این کارش هم موفق بود ، ولی حالا که معلوم شد اسلام یک مکتب کامل و همه جانبه است و قدرت مدیریت جامعه را نیز دارد ، از این به بعد باید با کتب علمای دین مرتبط گشت .
با خواندن کتابهای دکتر شریعتی ، هیچ وقت شخصیت اسلامی همه جانبه پیدا نمی کنید ، هر چند در کنار ارتباط با علمای عالم دار ، سری هم به کتب شریعتی بزنید بعضی موارد مفید است ، چون امروزه افق هایی که باید در منظر شما باشد ، غیر از افق هایی است که کتاب های دکتر شریعتی مطرح می کند ، الااین که از نظر نقد بعضی از نقص ها و نقد بعضی از ابعاد غرب هنوز می توان از نوشته های او استفاده کرد، اما در کنار مطهری ها و طباطبایی ها و از همه مهمتر در کنار تفکر عرفانی ، سیاسی حضرت امام خمینی حرف چندانی ندارد .
خطری که به چشم می خورد این است که بدانیم نوشته های دکتر شریعتی منهای تفکر حضرت امام خمینی نتیجه اش امثال گروه « فرقان » می شود ، بدون آنکه خود مرحوم شریعتی چنین قصدی داشته باشد . این به خاطر شریعتی نیست ، به خاطر این است که ما بخواهیم فکر شریعتی را به عنوان یک فکر جامع اسلامی قبول کنیم .باید متوجه شویم آثار دکتر شریعتی هیچ وقت به شما عالم نمی دهد تا یک شخصیت شوید ، آری حالی می دهد ، به خصوص با کلمات و جملات هنرمندانه ای که طرح می کند ولی امروزه دیگر با کتابهای ایشان چیز قابل توجهی بدست نمی آورید ، به خصوص چون جامعیت ندارد . مثلاً تحلیلی که راجع به امامت دارد درباره ی امامت سیاسی است .امامت سیاسی را خیلی خوب مطرح می کند ولی این امامت ، امامت « وَجَعَلنا هُم أئِمةً یَهدونَ بِاَمرِنا » نیست که خداوند می فرماید ، آنها را امام قرار دادیم تا از موضع امر الهی که مقام « کُن فَیَکوُن » است هدایت کنند ، این معنی امامت را باید از تفسیر المیزان علامه طباطبایی و یا کتاب مصباح الهدایه ی امام خمینی بدست آورد ...
به نقل از کتاب ادب خیال ...
برچسب ها : استاد طاهرزاده , دکترشریعتی , سیر ,
استاد شهید آیة اللّه مطهرى در 13 بهمن 1298 هجرى شمسى مطابق با 12 جمادى الاولاى 1338 هجرى قمرى در قریه فریمان- که اکنون تبدیل به بخش شده است- واقع در 75 کیلومترى شهر مقدّس مشهد در یک خانواده اصیل روحانى چشم به جهان مىگشاید. پس از طىّ دوران طفولیّت به مکتبخانه رفته و به فراگیرى دروس ابتدایى مىپردازد. در سن دوازده سالگى به حوزه علمیّه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدّمات علوم اسلامى اشتغال مىورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیّت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، براى تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیّه قم مىشود در حالى که به تازگى مؤسس گرانقدر آن آیة اللّه العظمى حاج شیخ عبد الکریم حائرى یزدى دیده از جهان فرو بسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرّسان بزرگ آن، آیات عظام سید محمّد حجّت، سید صدر الدین صدر و سید محمّد تقى خوانسارى به عهده گرفتهاند.
در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیة اللّه العظمى بروجردى (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینى (به مدت دوازده سال در فلسفه ملّا صدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علّامه سیّد محمد حسین طباطبائى (در فلسفه: الهیّات شفاى بوعلى و دروس دیگر) بهره مىگیرد. قبل از هجرت آیة الله العظمى بروجردى به قم نیز استاد شهید گاهى به بروجرد مىرفته و از محضر ایشان استفاده مىکرده است. مؤلّف شهید مدتى نیز از محضر مرحوم آیة اللّه حاج میرزا على آقا شیرازى در اخلاق و عرفان بهرههاى معنوى فراوان برده است. از اساتید دیگر استاد مطهرى مىتوان از مرحوم آیة اللّه
مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، مقدمهج1، ص: 10
سیّد محمّد حجّت (در اصول) و مرحوم آیة اللّه سید محمّد محقّق داماد (در فقه) نام برد. وى در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعى و سیاسى نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است.
در سال 1331 در حالى که از مدرّسین معروف و از امیدهاى آینده حوزه به شمار مىرود به تهران مهاجرت مىکند. در تهران به تدریس در مدرسه مروى و تألیف و سخنرانیهاى تحقیقى مىپردازد. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامى دانشجویان توسط استاد مطهرى تشکیل مىگردد. در همان سال، تدریس خود در دانشکده الهیّات و معارف اسلامى دانشگاه تهران را آغاز مىکند. در سالهاى 1337 و 1338 که انجمن اسلامى پزشکان تشکیل مىشود استاد مطهرى از سخنرانان اصلى این انجمن است و در طول سالهاى 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد این انجمن مىباشد که بحثهاى مهمّى از ایشان به یادگار مانده است.
از سال 1341 که نهضت امام خمینى آغاز مىشود استاد مطهّرى به طور فعّال در کنار امام بوده است به طورى که مىتوان سازماندهى قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگى آن با رهبرى امام را مرهون تلاشهاى او و یارانش دانست. در ساعت 1 بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال یک سخنرانى مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانى منتقل مىشود و به همراه تعدادى از روحانیون تهران زندانى مىگردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علماى شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد مىشود.
پس از تشکیل هیئتهاى مؤتلفه اسلامى، استاد مطهرى از سوى امام خمینى همراه چند تن دیگر از شخصیتهاى روحانى عهدهدار رهبرى این هیئتها مىگردد. پس از ترور حسنعلى منصور نخست وزیر وقت توسط شهید محمد بخارایى کادر رهبرى هیئتهاى مؤتلفه شناسایى و دستگیر مىشود ولى از آنجا که قاضىیى که پرونده این گروه تحت نظر او بود مدتى در قم نزد استاد تحصیل کرده بود به ایشان پیغام مىفرستد که حق استادى را بجا آوردیم و بدین ترتیب استاد شهید از مهلکه جان سالم بدر مىبرد.
پس از تبعید امام خمینى به خارج از کشور مسؤولیت استاد مطهرى و یارانش سنگینتر مىشود. در این زمان وى به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانى در دانشگاهها، انجمن اسلامى پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه مىدهد. به طور کلى استاد شهید که به یک نهضت اسلامى معتقد بود نه به هر نهضتى، براى اسلامى کردن محتواى نهضت تلاشهاى ایدئولوژیک بسیارى نمود و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال 1346 به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طورى که مىتوان او را بنیانگذار آن مؤسسه دانست. ولى پس از مدتى به علت تکروى و کارهاى خودسرانه و بدون مشورت یکى از اعضاى هیئت مدیره و ممانعت او از اجراى طرحهاى استاد و از جمله ایجاد یک شوراى روحانى که کارهاى علمى و تبلیغى حسینیّه زیر نظر آن شورا باشد سرانجام در سال 1349
مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، مقدمهج1، ص: 11
علیرغم زحمات زیادى که براى آن مؤسسه کشیده بود و علیرغم امید زیادى که به آینده آن بسته بود، در حالى که در آن چند سال خون دل زیادى خورده بود از عضویّت هیئت مدیره آن مؤسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.
در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیّهاى با امضاى ایشان و حضرت علامه طباطبائى و آیة اللّه حاج سید ابو الفضل مجتهد زنجانى مبنى بر جمع اعانه براى کمک به آوارگان فلسطینى و اعلام آن طىّ یک سخنرانى در حسینیّه ارشاد، دستگیر شد و مدت کوتاهى در زندانى تک سلّولى بسر برد. از سال 1349 تا 1351 برنامههاى تبلیغى مسجد الجواد را زیر نظر داشت و غالبا خود سخنران اصلى بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیّه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهرى دستگیر و مدتى در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهاى خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد مىکرد. بعد از مدتى مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیّت تا پیروزى انقلاب اسلامى ادامه داشت.
از مهمترین خدمات استاد مطهرى در طول حیات پربرکتش ارائه ایدئولوژى اصیل اسلامى از طریق درس و سخنرانى و تألیف کتاب است. این امر خصوصا در سالهاى 1351 تا 1357 به خاطر افزایش تبلیغات گروههاى چپ و پدید آمدن گروههاى مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود مىرسد. گذشته از حضرت امام، استاد مطهرى اولین شخصیتى است که به خطر سران سازمان موسوم به «مجاهدین خلق ایران» پى مىبرد و دیگران را از همکارى با این سازمان باز مىدارد و حتى تغییر ایدئولوژى آنها را پیشبینى مىنماید. در این سالها استاد شهید به توصیه حضرت امام مبنى بر تدریس در حوزه علمیّه قم هفتهاى دو روز به قم عزیمت نموده و درسهاى مهمّى در آن حوزه القا مىنماید، و همزمان در تهران نیز درسهایى در منزل و غیره تدریس مىکند. در سال 1355 به دنبال یک درگیرى با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات! زودتر از موعد مقرّر بازنشسته مىشود. همچنین در این سالها استاد شهید با همکارى تنى چند از شخصیتهاى روحانى، «جامعه روحانیّت مبارز تهران» را بنیان مىگذارد بدان امید که روحانیّت شهرستانها نیز به تدریج چنین سازمانى پیدا کند.
گرچه ارتباط استاد مطهرى با امام خمینى پس از تبعید ایشان از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته است ولى در سال 1355 موفق گردید مسافرتى به نجف اشرف نموده و ضمن دیدار با امام خمینى درباره مسائل مهم نهضت و حوزههاى علمیّه با ایشان مشورت نماید. پس از شهادت آیة اللّه سیّد مصطفى خمینى و آغاز دوره جدید نهضت اسلامى، استاد مطهرى به طور تمام وقت در خدمت نهضت قرارمىگیرد و در تمام مراحل آن نقشى اساسى ایفا مىنماید.
در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفرى به آن دیار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو مىکند و در همین سفر امام خمینى ایشان را مسؤول تشکیل شوراى انقلاب اسلامى مىنماید. هنگام بازگشت امام خمینى به ایران مسؤولیّت کمیته
مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، مقدمهج1، ص: 12
استقبال از امام را شخصا به عهده مىگیرد و تا پیروزى انقلاب اسلامى و پس از آن همواره در کنار رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامى و مشاورى دلسوز و مورد اعتماد براى ایشان بود، تا اینکه در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال 1358 در تاریکى شب در حالى که از یکى از جلسات فکرى سیاسى بیرون آمده بود با گلوله گروه نادان و جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت مىرسد و امام و امّت اسلام در حالى که امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمى عظیم فرو مىروند. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهّرش.
به نقل از انتشارات صدرا ومرکز تحقیقات کامپیوتری غلوم اسلامی
برچسب ها : انتشارات صدرا , تحقیقات کامپیوتری غلوم اسلامی , استاد شهید آیة اللّه مطهرى ,