گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، در پی اظهارات اخیر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام سازمان بسیج اساتید کشور با صدور بیانیه‌ای 9 سوال اساسی از وی در این زمینه مطرح کرد.

 

متن این بیانیه به همراه سوالات از وی به شرح ذیل است:

 

بسمه تعالی

 

هنگامی که تحرک جهانی علیه غوغاسالاری و جنگ‌طلبی آمریکا و بعضی دولتهای دیگر به‌ شکل بی‌سابقه‌ای گسترش یافته و مخالفت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی با این مسأله در جریان است و هنگامی که بعضی رسانه‌های غربی خبر از تحویل گاز سارین از سوی کمپانی‌های انگلیس با حمایت دولت این کشور به تروریست‌های خون‌آشام در سوریه داده‌اند، انتشار متن سخنرانی آقای هاشمی در سوادکوه که در آن به صراحت دولت سوریه را متهم به ‌کارگیری سلاح شیمیایی علیه مردم نموده است، باعث حیرت و تعجب همگان گردید.

 

از آنجا که حمایت از مظلوم و به خصوص محور مقاومت در منطقه از سیاست‌های تجدیدناپذیر نظام اسلامی چه در زمان امام راحل عظیم‌الشأن و چه در دوره رهبری خلف صالح او بوده است، از آقای هاشمی رفسنجانی درخواست می‌گردد که جهت تنویر افکار عمومی و به خصوص نیروهای انقلاب اسلامی در داخل و خارج به 9 سؤال زیر پاسخ دهند:

 

1- آیا آقای هاشمی رفسنجانی که از او به عنوان سیاستمداری با تجربه نام‌ برده می‌شود، نمی‌داند که ساختار منطقه فقط به یُمن نیروهای مقاومت مستحکم خواهد ماند و از این‌رو حمایت از تنها دولت عربی که در کنار مقاومت و علیه رژیم صهیونستی قرار گرفته است، حتّی اگر نگاه ایدئولوژیکی نداشته باشیم، یک ضرورت سیاسی است؟

 

2- آیا آقای هاشمی خبر ندارد که آمریکائی‌ها، سران صعودی و رژیم صهیونستی، بارها به بشار اسد پیام داده‌اند که تنها علّت مخالفت با وی داشتن رابطه راهبردی با جمهوری اسلامی است و حتّی به وی تضمین داده‌اند که در صورتی که با ایران اسلامی قطع رابطه نماید، نه تنها ادامه دولت وی از سوی آنها تضمین خواهد شد، بلکه لبنان نیز به حیاط خلوت سوریه درخواهد آمد؟ آیا واقعاً ممکن است آقای هاشمی خبر نداشته باشد که تحولات اخیر سوریه در راستای تضعیف جمهوری اسلامی ایران است. ممکن است از بعضی از انسانهای نزدیک‌بین سیاسی چنین موضع‌گیری باعث تعجب نباشد، امّا از آقای هاشمی خیلی بعید می‌نماید. زیرا سقوط دولت اسد تنها و تنها به نفع آمریکا و رژیم صهیونیستی و به ضرر ایران اسلامی و محور مقاومت در منطقه خواهد بود.

 

3- سؤال دیگر این است که آیا سیاستمداری چون آقای هاشمی رفسنجانی بی‌خبر است که تمام سلاح‌های شیمیایی که در منطقه چه از سوی صدام ملعون علیه مردم مسلمان ایران و عراق و چه از سوی تروریست‌های بی‌دین و قسی القلب در سوریه علیه مردم این کشور استفاده می‌شود همه هدایای دولتهای سلطه‌گر غربی است؟! آیا واقعاً آقای هاشمی خبر ندارد که در بحث سلاح‌های کشتار جمعی آمریکا بدهکار جهان و به‌خصوص مسلمانان است و نه طلبکار؟

 

4- آقای هاشمی باید توضیح دهد که با چه تحلیلی به دنبال این است که جمهوری اسلامی در مقابله با دولت سوریه در کنار دیکتاتورهای مستبد و پوسیده منطقه چون عربستان سعودی قرار گیرد؛ آیا این به معنای حمایت از مظلومین است که از وصایای امام راحل عظیم‌الشأن به همه مردم، مسئولین و دولتمردان ایران اسلامی است.

 

5- کسی منکر نیست که باید در یک چهارچوب دموکراتیک، حقوق مردم سوریه تعیین گردد، امّا آقای هاشمی باید توضیح دهد که کدام‌ یک از بازیگران غربی، عربی و عبری تحولات اخیر سوریه به دنبال حاکم کردن مردم سوریه بر سرنوشتشان هستند. آیا عربستان سعودی که تاکنون حتّی یک انتخابات را تجربه نکرده است به دنبال ایجاد دموکراسی در سوریه است؟

 

6- جناب آقای هاشمی رفسنجانی لازم است بدانید که در اذهان بسیاری از مردم مسلمان ایران و حتّی منطقه این سؤال وجود داد که چرا شما نسبت به جنایاتی که از سوی حکّام بحرین و با کمک و مساعدت علنی رژیم پوسیده عربستان و غرب علیه شیعیان مظلوم این کشور ارتکاب یافته است، کاملاً سکوت اختیار کرده اید؟

 

7- آقای هاشمی رفسنجانی آیا شما خبر ندارید عمّال سعودی، به خصوص بندربن سلطان با اجیر کردن افراد و گروه های تروریستی هر روز دهها انسان مظلوم و بیگناه در عراق، سوریه و لبنان را به شهادت می‌رساند و اخیراً نیز رسانه‌ها اعلام کرده‌اند که بندربن سلطان، این دژخیم خون آشام سعودی، تروریست‌ها را به سلاح شیمیایی مجهز کرده است، راستی شما چرا تاکنون در این رابطه هیچ اظهارنظری نکرده‌اید؟

 

8- اینکه هر فردی آزاد است از هر واقعه‌ای هر تحلیلی داشته باشد امری صحیح است، امّا آقای هاشمی رفسنجانی می‌دانند که اعلام موضع ایشان صرفاً موضع یک شخص حقیقی نخواهد بود؟ وی یکی از مسئولین کشوری است که حتّی اگر تحلیلی در تضاد با تحلیل نظام جمهوری اسلامی داشته باشد، شرعاً و قانوناً به عنوان یک مسئول تراز اوّل نظام، وظیفه دارد که مواضع نظام را به خصوص در مسائل اساسی داخلی و بین‌المللی رعایت نماید.

آیا ایشان خبر ندارند که حمایت از سوریه از جمله سیاست‌های راهبردی نظام جمهوری اسلامی است؟

 

آیا آقای هاشمی خبر ندارند که در صورت تضعیف مقاومت در منطقه، موقعیت منطقه‌ای و بین‌المللی ایران به خطر خواهد افتاد؟ آیا آقای هاشمی خبر ندارند که در صورتی که دوستان و بازوان جمهوری اسلامی در منطقه تضعیف و ساقط گردند نوبت به جمهوری اسلامی خواهد رسید؟ به نظر بعید می‌نماید اختلافات و یا احساس نارضایتی ایشان از بعضی مسائل باعث همنوایی آقای هاشمی با دشمنان جمهوری اسلامی ایران از جمله رژیم جنایتکار امریکا در بحث سوریه شده باشد، به هر روی ایشان باید جهت تنویر افکار عمومی دلیل مواضع متضاد خویش با نظام را توضیح دهد.

 

9- آخرین پرسش از آقای هاشمی مربوط به موضع‌گیری ایشان نسبت به بحث تحریم است. متأسفانه همانگونه که بعضی دولتمردان دولت دهم در واپسین دوره مسئولیّت خویش تلاش نمودند وضعیت ایران را به شعب ابیطالب مانند زنند، ایشان نیز همان طریقت را در سخنرانی پیگیری کرده اند و به گونه‌ای سخن گفته‌اند که گو همه قدرت‌ها و امکانات و ... در ید آمریکا و غرب است و اینکه غرب ما را زمین‌گیر و گرفتار کرده‌ است و نتیجه اینکه راهی جز تسلیم در مقابل زیاده‌خواهی آنها پیش روی ما نیست. در مواقع گوناگون دشمن از اظهارات اینگونه آقای هاشمی چنین برداشت نموده که آقای هاشمی از مشی انقلابی‌گری خویش گام عقب نهاده است.

 

البته هنوز نیروهای انقلاب در داخل و خارج امید آن دارند که آقای هاشمی بر عهد خود با انقلاب بایستد. ما از امام خویش این درس را فراگرفته‌ایم که انقلاب اسلامی و اقامه نظام اسلامی در ایران موجب آزادسازی جهان اسلام از زیر سلطه کفار و دولتهای مستبد شده و زمینه برای استقرار حکومت جهانی اسلام به امامت ولی عصر(عج) فراهم خواهد گردید. تجربه سی‌و‌ پنج ساله انقلاب اسلامی نیز نشانی بر تحقق این وعده لایتخلف الهی است.