گفتار و اعمال شریعتی مجموعهای از اضداد بود که اگر با دقت بررسی نشود، هم میتوان وی را متجدد غربگرا نامید و هم مسلمان سنتگرا، هم میتوان در اثبات سنی بودنش دلیل آورد و هم در تعصب شیعیاش استدلال کرد.
گروه اندیشه «خبرگزاری دانشجو»؛ گفتار و اعمال شریعتی مجموعهای از اضداد بود که اگر به دقت بررسی نشود، هم میتوان وی را متجدد غربگرا نامید و هم مسلمان سنتگرا، هم میتوان در اثبات سنی بودنش دلیل آورد و هم در تعصب شیعیاش استدلال کرد؛ لذا شریعتی از پیچیدهترین موضوعات تاریخ انقلاب اسلامی است.
حرکت شریعتی از اندیشههای غربی به سوی اسلامِ سازنده خالص
آیتالله بهشتی در مورد شریعتی میگوید: «دکتر از دید من، از اندیشههای آمیخته به مکتبهای اروپایی و نو یا عرفان ایران زمین و هند و یا آمیزههای دیگر، همواره به سوی شناخت اسلام زنده و سازنده خالصتر حرکت میکرد.»
به منظور شناخت بیشتر شریعتی لازم است برهههای مختلف زندگی وی بررسی شود.
زندگی شریعتی
وی در خانواده روحانی در مشهد متولد شد. پدر وی، محمد تقی شریعتی بود که دروس حوزه را در مشهد به پایان رساند، ولی در اثر فشارهای رضا شاه لباس روحانیت را از تن در آورد و به تدریس در مدارس جدید پرداخت.
ازدواج شریعتی
شریعتی در 24 تیرماه سال 1337، با یکی از هم کلاسیهای بیحجاب خود به نام «پوران شریعت رضوی» ازدواج کرد. شریعت رضوی در مورد خانوادهاش میگوید: «از جمله بازاریانی بودند که به ناچار سیاستهای مدرنیزاسیون رضاشاهی را پذیرفته بودند» که از نشانههای تغییر فرهنگ آنها میتوان به تغییر نام فرزندشان از «فاطمه» به «پوران» اشاره کرد.
تحصیلات شریعتی
علی شریعتی اواخر سال 1338 با بورس دولتی برای ادامه تحصیلات به فرانسه رفت و توانست دکترای تاریخ خود را از دانشگاه «سوربن» اخذ کند.
وی در فرانسه به شدت تحت تاثیر اندیشههای افرادی چون «فرانستن فانون»، «برکسون»، «ژان پل سارتر» و بیش از همه تحت تاثیر «گورویچ، استاد جامعه شناسی و برک و لویی ماسینیون، استاد اسلام شناس دانشگاه سوربن» قرار گرفت.
وی میگوید: «گوریچ نگاهی جامعهشناسانه به چشمان من بخشید و جهتی تازه و افقی وسیع در برابرم گشود و پروفسور برک مذهب را نشانم داد.»
ایمان شریعتی
شریعتی خداباور و یک عرفانگرا بود و در خاطرات دوران زندانش مینویسد: «در آن بیکسی محض، احساس میکردم که چشمی مرا مینگرد، میپاید، دیده میشوم، حس میشوم، یعنی کسی در خلوت من حضور داشت و مواظب اعمال و رفتار و افکار و حرکات خود بودم و از اینکه میبینم از من راضی است، از کارم خوشش میآید، به خودم میبالم.»
مبارزات شریعتی
سال های 1331 و 1332 که فعالیت مارکسیستها زیر سایه حزب توده به اوج فعالیت خود رسیده بود، وی با برقراری جلساتی در کانون نشر حقایق اسلامی به رد نظریات مارکسیست پرداخت که حاصل این جلسات با نام «اسلام مکتب واسطه» منتشر شد. انتشار این مطلب در سن 20 سالگی نشان از مطالعات گسترده و نبوغ فکری وی بود.
در اواخر دهه 20 به جمعیت خداپرستان سوسیالیست پیوست و پس از کودتای 28 مرداد 32 با نهضت مقاومت ملی همکاری کرد.
وی پس از رفتن به پاریس به جبهه ملی پیوست و با نشریات آنها در خارج از قبیل «ایران آزاد، اندیشه جبهه در آمریکا» همکاری صمیمانه داشت، ولی بعد از اتخاذ سیاست صبر و انتظار از سوی رهبران جبهه، از آن جدا شده و در سال 40 به عضویت نهضت آزادی درآمد.
شریعتی هنگام بازگشت به ایران در مرز بازرگان دستگیر شد و به تهران و زندان قزلقلعه منتقل شد و توانست با تعریف و تمجید از اصول «انقلاب سفید»، پس از 45 روز بازداشت آزاد شود.
ادامه دارد ...