ریشه یابی دستورالعمل صادر شده به رسانه‎های حامی دولت برای حمله همزمان به علامه مصباح یزدی/ تخریب حافظان فرهنگ در سال فرهنگ

روزنامه جمهوری اسلامی  مورخ  18/03/1393   مطلبی را تحت عنوان «6 نکته با آیت‌الله مصباح یزدی در مورد رئیس‌جمهور روحانی» به قلم «مصطفی فقیهی » درج نموده است که به منظور توجه بیشتر مخاطبان محترم مورد بازخوانی قرار می دهیم.

مدیریت و سردبیری سایت انتخاب به عهده مصطفی فقیهی فرزند محمد مهدی فقیهی است که پس از تعطیلی روزنامه، با همکاری چند تن از همکاران سابق روزنامه انتخاب، سایت انتخاب راه‌اندازی کرد. سایت انتخاب طی کمتر از یک هفته پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری 3 بار فیلتر شد و سرانجام روز 29 خردادماه 1388 توقیف شد. این پایگاه خبری از جمله وابستگان جناح اصولگرا بود که در انتخابات از میرحسین موسوی حمایت می‌کرد و پس از اعلام نتایج از تقلب در انتخابات نوشت. فقیهی دراین سایت از منتقدان بدون قید و شرط دولت نهم بود.

مصطفی فقیهی با اعلام جرم دادستان تهران علیه او و همچنین شکایت شورای عالی امنیت ملی، وزارت ارشاد، بانک مرکزی، نائب رییس شورای شهر و یکی از وزاری دولت هاشمی رفسنجانی، به 11 ماه حبس محکوم شد، گرچه او موفق شد در مرحله تجدید نظر، 11 ماه حبس را به پرداخت جزای نقدی تبدیل کند. سایت تحت مدیریت وی در ایام انتخابات ریاست جمهوری 92، به عنوان تریبون اکبر هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی مشهور شد و پس از روی کار آمدن دولت یازدهم نیز ، همچنان به عنوان رسانه اول دولت یازدهم شهره است.

به نوشته سایت انتخاب مصطفی فقیهی مدیرمسئول و سردبیر سایت «انتخاب» که صبح روز دوشنبه به شعبه 12 دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شده بود، بعد از ظهر همان روز به اتهام «نشر اکاذیب» بازداشت و از دادگاه، روانه بند 350 زندان اوین شد اما با سپردن قرار وثیقه 100 میلیونی آزاد شد. وی در خصوص نشر اکاذیب در سایت انتخاب گفته بود با توجه به اینکه به تازگی چشمانم را عمل کرده ام، امکان مطالعه برخی اخبار سایت انتخاب را پیدا نکردم، اما اگر در شرایط مساعدی بودم، قطعا اجازه انتشار چنین مطلبی را در «انتخاب» نمی دادم!!

همچنین در بهمن 92 ، با اعلام جرم دادستانی تهران علیه فقیهی، سایت انتخاب فیلتر شد، اما پس از 6 روز مجددا رفع فیلتر شد.

این نویسنده با چنین سوابق درخشان، به نظر می‎رسد در سن جوانی مسیر ترقی خود در حوزه روزنامه‎نگاری را در حملات دور از ادب به یک عالم برجسته در حوزه علمیه قم یافته تا با سر هم کردن ناشیانه و البته بی‎ادبانه برخی فکت‎های تاریخی که بارها از زبان چهره‎های تندرو صادر شده است، به تصور خود حمله‎ای رسانه‎ای به علامه بزرگوار مصباح یزدی انجام داده باشد.

نویسنده جوان و البته کم تجربه روزنامه جمهوری اسلامی، ضمن آنکه آز آیت الله مصباح به عنوان فیلسوف گرانقدر و اندیشمندی آشنا به فقه و کلام اسلامی یاد می‎کند اما با تعبیراتی دور از ادب ادعاهایی چندان تکراری را مطرح کرده است.

از آنجا که به نظر می‎رسد خروجی جلسه هماهنگی رسانه‎های حامی دولت در هفته گذشته، حمله به علامه مصباح یزدی برای انحراف افکار عمومی از نقد دقیق ایشان نسبت به رویکرد فرهنگی دولت بوده است، و از سوی دیگر غالب متن‎های منتشر شده در رسانه‎های حامی دولت با رویکرد هجمه به این عالم بزرگوار با متحوایی شبیه به متن منتشر شده در روزنامه جمهوری اسلامی نشر یافته است، نکاتی که در ادامه می‎آید قابل بررسی و تدقیق خواهد بود:

رابطه حضرت آیت الله مصباح و حضرت امام ره

فقیهی در مقاله خود در خصوص رابطه حضرت امام ره و آیت الله مصباح می نویسد :‌‌سئوال اساسی‌تر اینکه ایشان، پیش و پس از انقلاب، چقدر مورد توجه حضرت امام(ره) بودند؟

مجال پرداختن به این رابطه به طور مفصل نیست اما یکی از مسائلی که دشمنان بنیان اسلام و انقلاب اسلامی سعی در انجام آن به شکل های مختلف داشته اند، زیرسؤال بردند بزرگان پیشتاز در عرصه جهاد نظری وعملی با دشمنان بوده است که در این بین، حضرت آیت الله مصباح یزدی بیش از دیگران آماج این گونه حملات بوده اند. یکی از انواع این تهاجمات، زیر سؤال بردن رابطه ی عمیق و دوطرفه مبتنی بر ارادت آیت الله مصباح یزدی به امام و عنایت ویژه حضرت امام به ایشان بوده است. خاطره زیر که از طرف آیت الله مسعودی خمینی نقل شده و مربوط است به ماه های پس از ارتحال آیت الله العظمی بروجردی (1340 شمسی)، نشانگر نوع نگاه حضرت امام به آیت الله مصباح و طول مدت این آشنایی عمیق است:

«به یاد دارم در یکی ازمناسبت ها، کسی درمنزل امام به نزد من آمد و ابراز کرد که برای "جاسب قم" [یکی ازمناطق اطراف قم] نیاز به مبلغ دارند. من خدمت امام عرض کردم که موضوع از این قرار است. امام فرمود: "ما کسی را دراختیارنداریم، شما خودتان کسی را در نظر بگیرید." در نهایت قرار شد که آقای مصباح یزدی را ببرند. البته ایشان منبری وروضه خوان محسوب نمی شدند و تنها درابعاد علمی توانا بودند وخوب هم صحبت می کردند. خدمت امام رسیدیم تا بگوییم قرار است آقای مصباح به جاسب اعزام شود. مسئله به امام عرض شد. ... حضرت امام تنها جمله ای که به کار بردند این بودکه آقای مصباح از علماست[2]

تاثیر انتقادات آیت الله مصباح در افول جایگاه احمدی نژاد

وی می نویسد:‌آیت الله مصباح «هیچ گاه نقدی را متوجه دولت احمدی نژاد نکرد.»

دکتر علی مطهری نیز در واکنش به انتقادات آیت‌الله مصباح یزدی به رئیس‌جمهور گفت: «من دقت‌نظرها و اعلام خطرهای جناب آقای مصباح یزدی در مباحث فرهنگی و فکری و ایدئولوژیک را می‌پسندم و برای جلوگیری از انحراف و تغییر مسیر انقلاب اسلامی مفید می‌دانم گفت:‌ ولی این سوال برای بنده ایجاد شده است که چرا آقای مصباح در زمان دولت قبلی که انحرافات فرهنگی بیشتر از امروز بود این مقدار عکس‌العمل نشان نمی‌دادند و فقط به اشاراتی اکتفا می‌کردند.»

این دیدگاه ناشی از این است که صاحبان آن توجه ندارند به میزان تاثیر حمایت علامه در روی کار آمدن احمدی نژاد رویگردانی معظم له از انحرافات افراد پیرامون او تا چه حد در افول جایگاه وی و همراهانش نزد مردم موثر بوده است. نقد شدید ایشان از جریان انحرافی و همسان سازی آن‌ها با اقدامات بنی صدر در اوایل انقلاب و خطرناکتر از فتنه دانستن انحراف نقد های کم وزنی نیست. ایشان تا آنجا در نقد انحراف جدی بودند که ماهیت آن را فراماسونری خواندند. این آقای مصباح بود که با شجاعت تمام نسبت به دولتی که خودش در روی کار آمدن آن سهم داشت اعلام نمود فکری که مشایی عرضه می کند؛ فکر فراماسونرهاست . آقای مصباح بود که به آقای احمدی نژاد پیغام داد دو نفر آبروی دولت شما را می‌برند و از همان ابتدا به وی گفتند مشایی را کنار بگذار و البته او نیز به این تذکرات گوش نکرد.

این نقد ها تا آن جا بود که جریان انحراف را به موضع گیری علیه ایشان کشاند و به تخریب ایشان روی آوردند.

این انتقادات ایشان همسو با همان انتقاداتی است که ایشان در دولت اصلاحات داشتند. زمانی که اصلاح طلبان از جامعه مدنی سخن گفته و به صراحت از وکالت فقیه به جای ولایت فقیه سخن گفتند و حتی پا را فراتر گذاشته از به موزه رفتن افکار اندیشه های حضرت امام خمینی(ره) سخن به میان آوردند این آیت الله مصباح یزدی بود که به میدان آمده و در برابر هجمه ها و تخریب های آنان مردانه ایستاد و به دفاع از مبانی دینی و انقلابی نظام پرداخت و اجازه نداد که تفکرات سکولار در انحراف نظام ره به جائی ببرند. دقیقا در همین نقطه است  که جریانی انحرافی پا در جای پا فتنه گران گذاشته همچون آنان از جنگ با قرائت ها و تفسیرهای دینی سخن می گویند،از ایجاد شکاف میان روحانیت و روحانیت گفته و از شکل دهی شکاف میان خود و رهبری سخن به میان می آورند و هنگامی که آیت الله مصباح یزدی به مقابله با انحرفات آنان می پردازد به ایشان تاخته و تلاش کردند ایشان را تخریب نمایند تا جایی که یکی از سایت های متعلق به جریان با ماموریت یافتن در این زمینه خطاب به آیت الله مصباح یزدی که کارشناس خبره دینی می باشند نوشت که آیا فقط و فقط این شمائید که بد و خوب را می شناسید. این سایت همچنین درتلاش برای زیر سوال بردن تقوی آیت الله مصباح یزدی کوشید حمایت های وی از نظام را زیر سوال برد. این تخریب ها علیه کسی نبود که نسبت به انحرافات دولت سکوت کرده  باشد و سوال ما از همه کسانی که این گونه فکر می کنند این است که براستی اگر انتقادات بسیار تند آیت الله مصباح از انحرافات احمدی نژاد و همراهانش نبود آیا انتقادات کسانی که از ابتدا سر ناسازگاری با دولت اول احمدی نِژاد را داشتند می توانست باور به انحراف احمدی نژاد و برخی همراهانش را در بدنه حزب اللهی حامیان او پدید آورد؟

مجال نیست جریان مقابله آیت الله مصباح با جریان انحراف را بیش از این باز کنیم اما این انصاف نیست آیت الله مصباح را که اولین کسی است که جریان انحرافی را شناسایی و با فریاد رسا اعلام نمود تا این انحراف به حساب حزب الله نیافتد را از منتقدین دولت قبلی ندانیم و خوب است فرافکنی را کنار گذاشته حاشیه نرویم و انحرافات این دولت را مورد نقد و اعتراض قرار دهیم که برخی گمان نکنند به 200 هزار رای تفاوت رای نماینده تام الاختیار مردم هستند که روی قانون اساسی و مذهب رسمی کشور پا بگذارند.