مهمانپرست در گفتگوی تفصیلی با «نسیم»: مذاکره از موضع ضعف نتیجه‌اش معلوم است

رامین مهمانپرست متولد سال 1339 در تهران و فارغ‌التحصیل مهندسی نرم‌افزار از دانشگاه صنعتی شریف و کارشناسی ارشد مدیریت دولتی و همچنین دارای مدرک MBA است. وی در کارنامه خود سابقه سخنگویی وزارت امور خارجه و دستیار ویژه وزیر خارجه در دولت دهم را دارد. با انتخاب علی اکبر صالحی به جای منوچهر متکی در راس دستگاه سیاست خارجی؛ مهمانپرست علاوه بر عهده دار بودن مسئولیت سخنگویی با حکم وزیر امور خارجه ی وقت به ریاست مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه ای وزارت امور خارجه نیز منصوب شد. مهمانپرست که سابقه فعالیت به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در تایلند و قزاقستان و مدیرکل هماهنگی امور فرهنگی و معاون مدیرکل اطلاعات و مطبوعات وزارت خارجه را نیز در کارنامه خود دارد، در دولت یازدهم و در زمان سکانداری محمدجواد ظریف به عنوان سفیر ایران در لهستان انتخاب شده است. وی در آخرین روزهای دولت دهم طی نامه‌ای به علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه وقت، از سمت سخنگویی انصراف داد و در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کرد اما چند روز بعد از کاندیداتوری انصراف داد. متن زیر مشروح گفتگوی تفصیلی خبرنگاران «نسیم» با سفیر جدید ایران در لهستان است:

* نسیم: باتوجه به این موضوع که حضرتعالی از قدمای وزارت خارجه هستید و در دولت‌های مختلف مسئولیت داشته‌اید، برای شروع بحث درخصوص روندی که در حوزه سیاست خارجه در دولت های نهم و دهم طی شد و اینکه چه شد که از آقای متکی به آقای صالحی رسیدیم توضیح دهید؛ آیا این به معنای یک تغییر نظری نظری بود یا خیر.

- مهمانپرست: در رابطه با سیاست‌خارجی، تفاوتی که با سایر بخش‌ها دارد این است که دراین حوزه منافع ملی دیده می‌شود و معمولا منافع ملی به دیدگاه‌های جریانات سیاسی غلبه دارد؛ به همین دلیل سیاست کلان نظام در بحث سیاست خارجی توسط مقام معظم رهبری تعیین می‌گردد و اگر قرار باشد کاری انجام بگیرد باید در جایگاه‌های تعریف شده نظام مانند شورای عالی امنیت ملی بحث و بررسی شود که در چنین جایگاهی همه مسئولین با دیدگاه‌های مختلف با مسئولیت‌هایی که دارند حضور دارند، بحث و جمع‌بندی می‌کنند و اگر چیزی به تائید شورای عالی امنیت ملی برسد نیازمند تائید مقام معظم رهبری نیز است و بنابراین چارچوب‌ها، چارچوب‌های محکمی است و این افق حرکت ما را در سیاست خارجی تعریف می‌کند؛ پس تغییر دولت‌ها نمی‌تواند سیاست‌های کلان را تغییر دهد اما روش‌ها و سلیقه‌های برای اجرا را می‌تواند با تنوع روبرو کند.

پس اگر این تعریف را قبول داشته باشیم نباید توقع یک تغییرات اساسی و اصولی در سیاست خارجی داشته باشیم؛ سیاست خارجی ما یک روند مشخص را از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی داشته است برخی از این اصول در قانون اساسی تعریف شده است و توسط حضرت امام و بعد مقام معظم رهبری هدایت شده است تا به این نقطه رسیده است؛ همواره دیدگاه ما در سیاست خارجی توسعه هرچه بیشتر روابط با کشورهای دوست بوده است؛ ما براساس اصولی که به آن اعتقاد داریم برای رژیم صهیونیستی مشروعیت قائل نیستیم و آن را به رسمیت نمی‌شناسیم و از دایره بحث ما خارج است؛ اما غیر از رژیم صهیونیستی بنای سیاست خارجی این است که با کشورهایی که دشمنی را با ملت ما کنار بگذارند و بنای همکاری و دوستی داشته باشند بدون محدودیت این همکاری‌ها را افزایش دهیم.

حالا در یک مقطعی به دلیل شرایطی که برای کشور ما ایجاد می‌کنند ممکن است تنش‌زدائی محور کار مجریان قرار بگیرد یا ممکن است یک بار اولویت توسعه روابط با همسایگان باشد؛ از دیدگاه یک دولت ممکن است کار با دنیای غرب و افزایش همکاری‌ها و تعامل با آنها تناسب بیشتری با پیشرفت کشور پیدا کند و از نظر دولت دیگری ممکن است با کشورهای آفریقایی یا آمریکای لاتین ظرفیت‌های جدیدی تعریف شود، پس تفاوت‌ها در روش‌ها و سلیقه‌ها است اما جهتگیری کلی یک جهتگیری مثبت است، به همین دلیل اگر شما بخواهید ارزیابی داشته باشد از اینکه ما چه میزان توفیق در سیاست خارجی داشته‌ایم و از کدام نقطه به کدام نقطه حرکت کرده‌ایم همواره باید یک نمودار را رسم کنیم و روی نمودار تجزیه و تحلیل کنیم نه اینکه نقطه‌ای ببینید؛ نقطه‌ای دیدن ممکن است نتایج نادرستی را به آدم بدهد ولی وقتی نمودار را شما بررسی می‌کنید می‌بینید که در طول 35  سال بعد از انقلاب اسلامی ما بعضی وقتها نوساناتی داشته ایم و فراز و نشیب‌هایی داشته‌ایم ولی این منحنی رو به بالا حرکت کرده است یعنی دائما در معرفی نظام و انقلاب در ایجاد شناخت بهتر در بین مردم جهان ما فعالیت گسترده‌تری را توانستیم پیدا کنیم و حوادث و بحران‌هایی که برای ما ایجاد کردند با تدبیر و مدیریت خوبی که توسط مسئولین نظام شده است چهره کشور ما را یک چهره مقتدرتر و بانفوذتر کرده است و به ویژه استمرار حرکت نظام بر پایه حمایت‌های مردم باعث شده است که از کشور ما یک کشور پایدار با ثبات بسازد و این خیلی اهمیت دارد؛ شما برای اینکه قضاوتی داشته باشید می‌توانید یک نگاهی بکنید به حوادثی که در فتنه سال 88 اتفاق افتاد؛ دشمنان نظام ما سالها بود که آرزوی چنین تنشی را در داخل کشور داشتند طراحی می‌کردند برنامه‌ریزی می‌کردند، کمک می‌کردند و شاید برای اولین بار در حوادثی که سال 88 اتفاق افتاد امیداوار شدند که شاید بتوانند یک ضربه اساسی به نظام بزنند، تفرقه و درگیری بین مردم ایجاد کنند سعی کنند آن را به خشونت بکشند، حتی مسلحانه و بعد با برنامه‌ریزی‌هایی که داشتند می‌خواستند یک شکاف عمیق در کشور ما ایجاد کنند و برهمین اساس روی انتخابات سال 92 خیلی کار کرده بودند و خیلی امیدوار بودند. ما وقتی انتخابات سال 92 را با مدیریت و تدبیر مقام معظم رهبری به بهترین شکل برگزار کردیم آثار حتی فتنه قبلی نیز تا حد بسیار زیادی پاک شد؛ مردم با شور و علاقه واقعا یک حماسه ایجاد کردند نقش رهبری بسیار برجسته‌تر شد و در یک فضای کاملا باز و آزاد مردم رای خود را دادند. تصویری که از کشور ما در خارج ایجاد شد این بود که این کشور مستحکمی دارد که بعد از 35 سال از گذشت انقلاب و همه فتنه‌هایی که برای کشور ما طراحی شده است مردم این چنین پشت سر رهبری حرکت می‌کنند و سعی می‌کنند خواست ایشان را محقق کنند؛ شما این حادثه را بیائید مقایسه کنید با کشورهایی که مردم حرکت می‌کنند و سعی می‌کنند تغییر ایجاد کنند، مثلا در مصر شما دیدید در مصر یک بیداری اسلامی که در منطقه به راه افتاد اوجش در مصر بود که منجر به تغییر نظام شد؛ مردم مشارکت کردند، مجلس جدید شکل گرفت، رئیس جمهور جدیدی انتخاب شد. انتظارات بسیار بالا بود آنهم مصر با آن ریشه‌های تاریخی اما دیدیم که بیش از یکسال نکشید که آن روند تغییر کرد و همه دستاوردهایی که مردم در این حرکت داشتند به شکل دیگری در آمد.

کسانی که از بیرون کشور ما را نگاه می‌کنند و مقایسه می‌کنند پی به عظمت این کشور و پایه‌های مستحکمش می‌برند، پس در سیاست خارجی اگر ما بخواهیم بین دولت‌ها مقایسه کنیم فقط بین سلیقه‌هایشان می‌توانیم مقایسه کنیم؛ ما در 8 سال گذشته با توجه به شعارهایی که توسط مسئولین دولتی ما مطرح می‌شد شعارهای اوایل انقلاب ما مجددا مطرح گردید و به همین دلیل در بین مردمی که در منطقه نسبت به ظلمی که توسط استکبار صورت می‌گیرد گلایه و شکایت و حرف‌های زیادی برای گفتن داشتند یک جذابیت بیشتری پیدا شد و در خیلی از کشورها از این که می‌دیدند موضع محکمی جلوی قدرت‌ها گرفته می‌شود اظهار خوشحالی می‌کردند. پس معلوم است که ما در بخش‌هایی نقاط قوتی را داشتیم در بخش‌هایی نیز ممکن است ضعف‌هایی داشته باشیم؛ هر دولتی ممکن است نقاط قوتی و در جاهایی نقاط ضعفی داشته باشد اما چیزی که برای ما باید ملاک نظر قرار بگیرد فرمایش مقام معظم رهبری است که ایشان توصیه‌شان به دولتها این است که سعی کنید دولت جدیدی که بر سرکار می‌آید نقاط قوت دولت قبلی را داشته باشد و نقاط ضعف دولت قبلی را نداشته باشد و دائما درجهت تقویت نقاط قوت و کم کردن نقاط ضعف باید حرکت شود.

امیدواریم که همین روند با مدیریتی که وجود دارد به خوبی بتواند پیش برود و ما به نتایجی که موردنظر مسئولین نظام است برسیم.

نسیم: من سوال خود را کمی دقیق تر می پرسم؛ آقای احمدی‌نژاد در دوره اول ریاست‌جمهوریشان همین شعارهایی که شما فرمودید و مربوط به اول انقلاب بود را زیاد مطرح می‌کردند در اواخر دولت کار به جایی رسید که بعضا شبه‌هایی پیش آمد، سوالاتی در ذهن افکار عمومی که شاید نظر آقای احمدی‌نژاد نسبت به ایالات متحده آمریکا شاید کمی از باب مذاکره تغییر کرده باشد و شاید بشود از راه مذاکره کاری را پیش برد؛ آیا این موضوع را تائید می‌کنید؟