رضا سراج، کارشناس مسائل استراتژیک در یادداشتی، به بررسی راهبردی نتایج انتخابات ریاست جمهوری مصر پرداخت/ "پیروزی هر یک از نامزدها به جز احمد شفیق، (بدترین گزینه‌ موجود در صحنه و از وابستگان رژیم سابق) برای انقلابیون مصر یک پیروزی قلمداد می‌شود"

 

رضا سراج؛ واژه‌ی انقلاب(Revolution) از نظر لغوی به معنای دگرگون شدن، برگشتن، تحول، تبدل و تغییر کامل است. اما در حوزه‌ی سیاسی تعاریف جدیدی از این واژه صورت گرفته است که نقطه اشتراک تمام تعاریف یاد شده عبارت است از داشتن اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، ایجاد تحول و دگرگونی‌های همه‌ جانبه، اضمحلال نظام پیشین، انتقال قدرت به صورت کامل و جایگزینی اهداف، اصول و آرمان‌های جدید به جای اصول و مبانی پیشین. با توجه به تعاریف یاد شده، تحلیل‌گران سیاسی در مورد تحولات مصر اختلاف نظر دارند؛ به گونه‌ای که برخی حوادث یک سال اخیر را در قالب یک انقلاب تعریف می‌کنند و عده‌ای بر این باورند که تحولات مصر به دلیل عدم تطابق با ویژگی‌های تعریف شده برای انقلاب‌ها از قابلیت لازم برای اطلاق واژه‌ی انقلاب برخوردار نمی‌باشد. با این حال نگارنده معتقد است که تحولات اخیر مصر اگرچه به صورت کامل با مؤلفه‌های تعریف شده برای انقلاب سنخیت ندارد، اما به لحاظ ماهوی یک انقلاب به تمام معناست که در معنایی متفاوت با آنچه تا کنون مرسوم بوده قابل بحث و بررسی می‌باشد.

انقلاب مصر برخلاف سایر انقلاب‌ها دارای ماهیت تدریجی و مرحله‌ای است. اگرچه بعد از سقوط دولت «حسنی مبارک» بقایای نظام او هم‌چنان در رأس برخی مسؤولیت‌های حساس و کلیدی کشور قرار دارند، اما مطالبه‌های مردمی برای کناره‌گیری این افراد و قطع ید از آن‌ها به صورت همیشگی در افکار عمومی حاضر بوده است. در واقع تحولات مصر نوع جدیدی از یک انقلاب است، در این مدل جدید شاهد جابجایی ساختارها و ارزش‌های بنیادین به صورت دفعی و ناگهانی نیستیم؛ بلکه مرحله به مرحله این تغییر و تحول بنیادین را نظاره‌گر خواهیم بود، قطار مصر انقلابی با پشت سر گذاشتن موفقیت آمیز هر مرحله وارد مرحله‌ی جدیدی می‌شود، تا بتواند به هدف نهایی خود دست یابد؛ و در صورت توقف یا شکست در هر یک از این مراحل، این انقلاب پر شکوه عقیم خواهد ماند و همان رژیم سابق به نحوی دیگر باز تولید خواهد شد. در واقع برای نیل به تغییر و تحول بنیادین و تغییر ساختارهای اجتماعی در کشور مصر، نیازمند زمان هستیم تا آرمان‌های انقلاب پخته‌تر گردند و در صورت عدم استحاله، آرمان نهایی انقلاب محقق شود.

بر شماری اجمالی مراحل انقلاب مصر

در بخش مقدمه، مرحله‌ای بودن انقلاب مصر مورد بررسی قرار گرفت. این مطلب بدان معناست که مراحل مختلف این انقلاب به مرور و تدریجی انجام خواهند شد. با این تفسیر عبور موفقیت آمیز مصر انقلابی از یک مرحله و ورود به مرحله‌های جدید، یقیناً دست‌آوردی مهم و کلان به شمار می‌رود. ملت مصر با صبر خود، قدم به قدم مراحل مختلف انقلاب را طی می‌کند و به تولد ققنوس مصر از خاکسترهای رژیم مبارک امید بسته است. در ادامه به بررسی این مراحل خواهیم پرداخت. برخی از این مراحل طی شده‌اند؛ و برخی در حال طی شدن و برخی در آینده طی خواهند شد.

1. ایجاد خواست عمومی برای تغییر و انقلاب: خودسوزی «محمد بو عزیزی» در تونس، جرقه‌ای در انبار باروتی بود که «زین‌العابدین بن علی» سال‌ها با تحقیر ملت تونس و وابستگی به غرب ساخته بود. بن علی در 26 دی 1389 سقوط کرد و شعله‌های آتش این انفجار با اندک فاصله‌ای دامن حسنی مبارک، هم‌پیمان دیرین رژیم صهیونیستی را گرفت. در بستر اعتراض‌های جوانان مصری خواستی عمومی برای تغییر و انقلاب که پس از سال‌ها تحقیر در نهاد مردم مسلمان مصر متراکم شده بود؛ شعله‌ور شد.

2. سقوط مبارک: جوانان مصری متحصن در میدان «التحریر» قاهره بر موضع خود استقامت کردند. مردم فوج فوج به جمع متحصنان پیوستند. شعله‌های انقلاب هر روز شعله‌ورتر از دیروز گردید. سردرگمی سیاست‌مداران غربی و دستپاچگی آنان و اتخاذ مواضع متناقض از سوی سیاست‌مداران صهیونیست، مؤید این مطلب است که حادثه‌ای عظیم و ناگوار برای آن‌ها اتفاق افتاده است. مبارک قدم به قدم به سقوط نزدیک‌تر شد تا پس از 18 روز مقاومت مردم مسلمان مصر در 22 بهمن سال 1389 از قدرت ساقط شد و طبق قانون اساسی مصر، شورای نظامی مصر قدرت را در دست گرفت.

3. انتقال قدرت: فرآیند انتقال قدرت نیز دارای ماهیتی مرحله‌ای است. تا کنون بخشی از این فرآیند طی شده و بخش دیگر آن با کارشکنی‌هایی در شرف تحقق است. پس از برگزاری انتخابات پارلمانی مصر که با پیروزی چشم‌گیر اسلام‌گراها همراه شد، بخشی از قدرت در سطح حاکمیت به مردم منتقل شد و در صورتی که انتخابات ریاست جمهوری پیش رو با موفقیت انجام شود و خلف وعده‌ای از سوی شورای نظامی صورت نگیرد، فرآیند انتقال قدرت تکمیل می‌شود و قدرت از شورای نظامی به منتخب مردم منتقل می‌شود و انقلاب مصر با پشت سر گذاشتن این مرحله‌ی مهم، مهیای مرحله‌ی دیگر می‌شود.

4. اصلاح و تغییر قانون اساسی: یکی از اساسی‌ترین اقدام‌هایی که در انقلاب مصر باید صورت پذیرد؛ تدوین قانون اساسی جدید بر آمده از ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب می‌باشد. قانونی که بر اجرایی کردن شریعت اهتمام ورزد و مردم نقش مهمی را در حاکمیت دارا باشند. بخشی از این مرحله نیز محقق شده و بخش دیگر پس از انتخابات آینده قابل پیگیری است. در این راستا کمیته‌ی 80 نفره‌ی تدوین قانون اساسی که به مجلس مؤسسان مشهور است، شکل گرفته و ریاست آن را نیز یکی از اعضای «اخوان المسلمین» بر عهده دارد. هر چند بر اثر اختلاف‌های پیش آمده میان شورای نظامی و این کمیته و حتی اختلاف‌های داخلی اعضای این کمیته- که منجر به کناره‌گیری برخی اعضا از این مجلس شده است- فعالیت‌های این کمیته از سوی دیوان عالی اداری به حالت تعلیق درآمد، ولی این کمیته با برخی تغییرات جزیی پس از انتخابات ریاست جمهوری فعالیت خود را از سر خواهد گرفت و وظیفه‌ی خود را که تدوین قانون اساسی و شکل دادن به نظام سیاسی آینده‌ی مصر می‌باشد را محقق خواهد کرد.

5. فراگیر شدن مطالبه‌ی لغو کمپ دیوید: یکی از مهم‌ترین دلایل وقوع انقلاب مصر، احساس حقارتی بود که مردم این کشور از وابستگی سران خود به رژیم صهیونیستی داشتند. انقلاب مصر و سایر تحولات جهان عرب پس از گذشت یک برهه‌ی زمانی، تغییر فاز دادند و از فاز ضد استبدادی وارد ضد صهیونیستی شدند. انقلاب مصر که در ذات و هویت خود، ضدیت با رژیم صهیونیستی را به همراه داشت، پرقدرت‌تر از دیگران وارد این فاز شد. پس از انقلاب مصر گفتمان لغو «کمپ دیوید» به سرعت در بین انقلابیون شایع شد. سلسله اقدام‌هایی در این حوزه از تسخیر سفارت رژیم صهیونیستی در قاهره گرفته تا قطع گاز به اراضی اشغالی آغاز شد. به نظر می‌رسد، مطالبه‌ی لغو کمپ دیوید در صورت عدم مصادره‌ی این انقلاب توسط قدرت‌های استکباری، به عنوان یک مرحله از انقلاب مصر محقق خواهد شد.

6. همگرایی با محور مقاومت و احتمال ایجاد مثلث مصر، ایران و ترکیه: مصر جدید که در آن منتخبان مردم قدرت را در دست داشته باشند، دیگر مصر محور سازش نخواهد بود و طبیعتاً با کشورهایی نظیر عربستان سعودی که از مهم‌ترین حامیان رژیم سابق بوده‌اند نیز، ائتلاف نخواهد کرد. مصر جدید وجه اشتراک بسیار زیادی با محور مقاومت دارد؛ و پس از گذشت یک دوره‌یطولانی از واگرایی این رژیم با محور مقاومت، وارد مرحله‌یجدیدی از همگرایی با این محور خواهد شد. حضور مصر در محور مقاومت طبیعتاً نزدیکی و ائتلاف با ایران را که در کانون محور مقاومت قرار دارد، رقم خواهد زد و ائتلاف با ترکیه‌ای که فعلاً در حال بازی کردن با کارت مقاومت می‌باشد را در پی دارد. در این صورت مثلثی از این سه کشور مهم و تأثیرگذار در منطقه شکل خواهد گرفت که خود به خود موجب انزوای عربستان سعودی و برخی کشورهای حاشیه‌یخلیج فارس خواهد شد.

7. فراگیر شدن مطالبه از حاکمیت مصر برای نقش آفرینی در جهان اسلام و بیداری اسلامی: مصر به عنوان یک بازیگر ژئوپلتیک محور، کلید ایجاد یا تغییر توازن استراتژیک در خاورمیانه و آفریقای عربی است و تغییر در نوع و ماهیت نظام سیاسی این کشور، به مثابه تغییر در توازن استراتژیک و به دنبال آن تغییر در ترتیبات امنیتی و مناسبات سیاسی منطقه خواهد بود. همان‌طور که خروج مصر از مثلث شوم (عربستان سعودی، اردن، مصر مبارک) لرزه به اندام محور جبهه‌ی استکباری در منطقه انداخت، ورود کامل مصر به جبهه‌ی اسلامی منطقه و نقش آفرینی این کشور در محور بیداری اسلامی، موجب مسرت محور مقاومت در جبهه‌ی اسلامی منطقه خواهد بود. الگوپذیری عرب‌ها از مصر پر جمعیت، دارای فرهنگ غنی و سابقه‌ی تمدنی و گفتمان ساز، نکته‌ای است که نباید نادیده انگاشته شود. هم‌چنین جریان «اخوان المسلمین» مصر، در جایگاه پدر معنوی بسیاری از جنبش‌های اسلامی جهان اسلام قرار دارد. اکثر شاخه‌های این جریان که در کشورهای مختلف قرار دارند، به نوعی تحت تأثیر این جریان در مصر قرار دارند. با این تفاسیر مصر جدید ظرفیت نقش آفرینی عمده‌ای را در جهان اسلام داراست و می‌تواند به منشأ اثر و منبع الهام بخش بسیاری از تحولات جهان اسلام تبدیل شود.

8. همگرایی با بازیگران ضد سلطه: در این مرحله است که با ورود کامل مصر به باشگاه کشورهای جبهه‌ی اسلامی و اتصال این کشور به زنجیره‌ی مقاومت، می‌توان به مستحکم‌تر شدن بلوک قدرتمند جهان اسلام که ریشه در منطقه‌ی خاورمیانه دارد و در معادله‌های کلان بین‌المللی بسیار مؤثر خواهد بود؛ اندیشید.

انتخابات پیش رو و شکل‌گیری محور غربی- عربی

با شروع فعالیت‌های تبلیغاتی گروه‌های سیاسی مختلف، اتاق فکری با حضور آمریکا، انگلیس، عربستان سعودی و قطر در سفارت آمریکا در قاهره با هدف هدایت افکار عمومی شکل گرفت، این اتاق فکر در صدد است تا با نظر سازی رسانه‌ای و طراحی عملیات روانی، آرای مردم مصر را مهندسی کرده و با روی کار آمدن یک فرد متمایل به غرب، از تکوین انقلاب مصر جلوگیری کرده و موازنه‌ی استراتژیک در منطقه را به نفع محور آمریکا و محور سازش تغییر دهد. این اتاق فکر دو سناریو را در این زمینه طراحی کرده که عبارت‌ است از:

الف) تجمیع و وحدت نامزدهای غرب‌گرا؛

ب) تشتت و اختلاف نامزدهای اسلام‌گرا.

در همین راستا نامزدهای مورد حمایت غرب بدون هیچ گونه اختلاف افکنی با یک‌دیگر نامزدهای اسلام‌گرا را مورد تاخت و تاز قرار می‌دهند، ولی نامزدهای اسلام‌گرا به ویژه دو نامزد اصلی، جدای از انتقاد به غرب‌گراها، یک‌دیگر را بیش از حد مورد تعرض و تعریض قرار می‌دهند و هر دوی آن‌ها از این حیث، دانسته و یا ندانسته در پازل بازیگر بیرونی (محور غربی- عربی) بازی می‌کنند.

بازیگران داخلی انتخابات مصر

اولین انتخابات ریاست جمهوری مصر پس از انقلاب 25 ژانویه و سقوط مبارک قرار است در تاریخ‌های 23 و 24 می 2012م. (3 و 4 خرداد 91) برگزار شود و 13 نامزد صلاحیت حضور در این کارزار انتخاباتی را کسب کرده‌اند. در یک تقسیم‌بندی کلی می‌توان نامزدها را به چهار گرایش اسلام‌گرا، غرب‌گرا، ملی‌گرا و چپ‌گرا تقسیم کرد که رقابت اصلی میان دو نامزد اسلام‌گرا (عبدالمنعم ابوالفتوح و محمد مرسی) و یک نامزد لیبرال مورد حمایت غرب (عمرو موسی) کاملاً مشهود است. در ذیل به اختصار به معرفی نامزدهای انتخابات مصر خواهیم پرداخت.

محمد مُرسی: «محمد مرسی» دبیر حزب «عدالت و آزادی» (شاخه‌ی سیاسی اخوان) است. وی کاندیدای ذخیره‌ی اخوان المسلمین بود که پس از رد صلاحیت «خیرت الشاطر» نامزد اصلی اخوان المسلمین، جای او را گرفت. مرسی بر خلاف سایر اعضای اخوان سابقه‌ی زندان ندارد. در صورت پیروزی مرسی در انتخابات پیش رو، با توجه به پشتوانه‌ای که اخوان المسلمین در مجلس مصر دارد، شرایط برای اجرایی کردن شریعت که یکی از مهم‌ترین خواسته‌ها و آرمان‌های این گروه است، فراهم خواهد شد.

عبدالمنعم ابوالفتوح: «ابوالفتوح» به علت اعتقاد به اسلام میانه‌رو و معتدل، حمایت طیف جوان و اصلاح‌طلب اخوان المسلمین، طبقه‌ی متوسط جامعه‌ی مصری و اسلام‌گرایان روشنفکر را به همراه خود دارد. ابوالفتوح خود یک اخوانی است که در سال گذشته به دلیل اعلام کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری از این تشکیلات کنار گذاشته شد. در سال 2007م. مانیفستی از سوی اخوان المسلمین به قلم «محمد مرسی» (نامزد فعلی مورد حمایت اخوان) منتشر شد که با انتقادهای روشنفکرانه‌ی ابوالفتوح مواجه شد. وی کاندیدای مورد حمایت برخی سلفی‌هاست. او بارها و در سخنرانی‌های مختلف از تجدید نظر در کمپ دیوید سخن گفته و در مناظره‌ی خود با «عمرو موسی» در رابطه با ایران اعلام کرد: «سیاست خارجی مصر باید مستقل از سیاست‌های قدرت‌های خارجی باشد و مصر باید با حفظ استقلال خود روابط حسنه‌ای با دولت‌های عربی و اسلامی، از جمله ایران داشته باشد.» از مهم‌ترین شخصیت‌های حامیان وی می‌توان «کمال هلباوی»، «یوسف قرضاوی»، «فهمی هویدی» و «وائل غنیم» اشاره کرد. برخی کارشناسان معتقدند او به طور قطع برنده‌ی این انتخاب‌ها خواهد بود.

عمرو موسی: «عمرو موسی» از دیپلمات‌های با سابقه‌ی مصر است که در کارنامه‌ی سیاسی او وزارت خارجه‌ی مصر و دبیر کلی اتحادیه‌ی عرب به چشم می‌خورد. وی در یکی از سخنرانی‌های خود در جمع هوادارانش اعلام کرد؛ «کمپ دیوید مرده است و به خاک سپرده شده است.» عمرو موسی هر چند سخن از ترمیم کمپ دیوید بر زبان می‌آورد، اما در همان سخنرانی اعلام کرد: «توافق‌نامه‌ای میان اسراییل و مصر وجود دارد که تا زمانی که اسراییل به آن احترام بگذارد ما نیز به آن احترام می‌گذاریم. سندی که روابط میان اسراییل و اعراب را تعریف می‌کند بر اساس طرحی است که در سال 2002م. مطرح شده که گام به گام بوده است.»این موضع دوگانه‌یوی حمایت تلویحی «شیمون پرز» رییس رژیم صهیونیستی را نیز در پی داشت. هم‌چنین «شائول موفاز» رهبر حزب «کادیمای» رژیم صهیونیستی اعلام کرد: «علی‌رغم این که از اظهارات عمرو موسی در مناظره رضایت ندارد، اما برای اسراییل بهتر است که عمرو موسی رییس جمهور شود.»

احمد شفیق: «احمد شفیق» از بقایای نظام سابق مصر و غرب‌گراست که سابقه‌ی ریاست بر سازمان هواپیمایی مصر را در کارنامه‌ی خود دارد. او در روزهای پایانی حکومت مبارک، به سمت نخست وزیری منصوب شد. بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند که وجود احمد شفیق و انتقادهایی که نسبت به او مطرح می‌شود؛ باعث شده تا عمروموسی در حاشیه‌ای امن‌تر قرار گرفته و از تیررس انتقادهای جوانان انقلابی بیش‌تر در امان بماند. وی بخت زیادی برای رأی آوری ندارد. مگر این که به رأی هماهنگ قبطی‌ها یا تقلب شورای نظامی به نفع خود دل ببندد.

حمدین صباحی: وی مؤسس و رییس سابق حزب «الکرامه»، نماینده‌ی سابق پارلمان مصر در کسوت اپوزیسیون و فعال در فضای رسانه‌ای مصر است. او یکی از کاندیداهای با گرایش ناصری است. به علت انتقادهای تند وی نسبت به «انورسادات» و «حسنی مبارک»، احتمالاً رأی بخشی از دوست‌داران ناصر را خواهد داشت. وی بخت زیادی برای رأی آوری ندارد.

اقدام‌های محتمل شورای نظامی در انتخابات پیش رو

شورای نظامی که مسؤولیت برگزاری انتخابات را برعهده دارد، در چهار حالت ممکن است با انجام اقدام‌هایی مانع از برگزاری روند معمولی انتخابات و هم‌چنین انتخابات شفاف شود. این چهار اقدام که امکان اجرای آن در هر دو دوره‌ی انتخابات محتمل به نظر می‌رسند، عبارت‌اند از: «تعلیق، تقلب، ابطال و تقابل.»

تعویق: یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های گروه‌های انقلابی، برگزاری انتخابات در موعد مقرر می‌باشد. با توجه به عدم تمایل شورای نظامی به انتقال قدرت، محتمل است انتخابات (در دور اول یا دوم) از سوی این شورا به تعویق بیفتد. این سناریو زمانی قوت گرفت که نارضایتی برخی گروه‌های سلفی از رد صلاحیت نامزد متبوعشان یعنی «حازم صلاح ابواسماعیل» به تجمع در مقابل وزارت دفاع مصر و به دنبال آن وقایع خونین میدان «العباسیه» انجامید. پس از گذشت چند روز از این ماجرا، احتمال اجرای این سناریو بسیار کاهش یافته، مگر این که عاملی بیرونی موجب مختل شدن روند انتخابات، برهم زدن نظم و آرامش شود و با شکل‌گیری درگیری‌ها و ناآرامی‌های گسترده، بهانه‌ی کافی در دست شورای نظامی برای اجرای این سناریو وجود داشته باشد.

تقلب: پس از مخالفت شورای نظامی با نظارت سازمان‌های خارجی بر روند انتخابات مصر همان طور که برخی طرفداران محمد مرسی اشاره کرده‌اند؛ احتمال اجرای سناریوی برگزاری انتخاباتی ناسالم و غیر شفاف از سوی شورای نظامی نگرانی‌هایی ایجاد کرده است. با توجه به این که بر اساس ماده‌ی 28 قانون اساسی مصوب 30 مارس 2011م.، اعلام نتیجه‌ینهایی انتخابات بر عهده‌یکمیته‌یعالی مستقل ریاست جمهوری مصر می‌باشد و این افراد منصوب شورای نظامی هستند؛ احتمال تقلب در اعلام نتایج آرا وجود دارد. در این جا باید این نکته را در نظر داشت که در صورت مشارکت گسترده‌یمردم در انتخابات، امکان اجرای این سناریو کم‌تر می‌شود. ولی در صورت اندک بودن اختلاف آرا میان یک نامزد غرب‌گرا و یک نامزد اسلام‌گرا، بیم انجام تقلبی جزیی که منجر به تغییری اساسی در نتیجه می‌شود؛ وجود دارد.

ابطال: اختیار دادگاه عالی برای ابطال نتایج انتخابات، برگ دیگری در دست شورای نظامی برای کشیدن ترمز قطار انقلاب مصر و جلوگیری از روی کار آمدن انقلابیون است. اجرای این سناریو منجر به بازگشت مردم به خیابان‌ها می‌شود و بازگشت دوباره‌ی مردم به خیابان‌ها ممکن است به انهدام سازوکارهای امنیتی در مصر بینجامد و موجب تضعیف و یا حتی فروپاشی ارتش مصر شود. در صورت اجرای این سناریو شورای نظامی با اقدام نیمه سخت و نافرمانی مدنی مردم مواجه می‌شود و مجبور به مداخله و انجام اقدام سخت برضد مردم خواهد شد.

تقابل: در این سناریو، شورای نظامی تلاش خواهد داشت تا با پررنگ کردن دو قطبی لیبرال‌ها- اسلام‌گراها و یا حتی با دامن زدن به اختلاف‌های داخلی اسلام‌گراها و ایجاد دوقطبی التحریر- العباسیه، با ایجاد ناآرامی‌ها و درگیری‌های گسترده و هدفمند، زمینه را برای مداخله‌ی ارتش در صحنه‌ی انتخابات، فراهم کند و بدین ترتیب مانع انتقال قدرت گردد.

نگاه راهبردی به نتایج انتخابات مصر

فارغ از سناریوهای شورای نظامی، اگر با یک نگاه عمیق و ملهم از معادله‌های راهبردی، انتخابات پیش رو را نظاره‌گر باشیم، پیروزی هر یک از نامزدها به جز احمد شفیق (بدترین گزینه‌ی موجود در صحنه و از وابستگان رژیم سابق) در صورتی که انتقال قدرت از شورای نظامی به منتخبان مردم را در پی داشته باشد، برای انقلابیون مصر یک پیروزی قلمداد می‌شود. نفس برگزاری انتخابات و انتقال قدرت، یک برد برای انقلابیون مصری می‌باشد؛ زیرا مرحله‌ی مهمی از انقلاب مصر پشت سر گذاشته می‌شود و شرایط برای تسریع تحقق مراحل بعدی فراهم می‌گردد. انتقال قدرت، مصر را تا حدودی از محور قطر و عربستان دور می‌کند و موازنه، برای بار دیگر به نفع انقلابیون مصر و به دنبال آن محور مقاومت رقم خواهد خورد.

البته این برد برای انقلاب مصر می‌تواند نتیجه‌ی یک بر صفر، دو بر صفر یا سه بر صفر را در پی داشته باشد. با توجه به گسترش و تعمیق گفتمان لغو کمپ دیوید و ظرفیت ضد صهیونیستی در بین مردم مصر، اگر هر یک از نامزدهای نام‌برده به قدرت برسند؛ ناگزیر هستند به مطالبات مردم تن دهند و تحت تأثیر فضای ضد اسراییلی مردم و مجلس اسلام‌گرا به مواضع و اقدام‌های ضد اسراییلی روی آوردند، اما با درجه‌های مختلف، پس از انتقال قدرت در مصر این کشور از متحد استراتژیک رژیم صهیونیستی به یکی از مهم‌ترین تهدیدهای رژیم صهیونیستی تبدیل خواهد شد. در این راستا «آویگدور لیبرمن»، وزیر امور خارجه‌یرژیم صهیونیستی تصریح کرد که در حال حاضر خطر مصر بیش از خطر ایران شده است. بنابراین پیروزی هر یک از نامزدهای سه‌گانه می‌تواند بر جایگاه مصر در فاصله گرفتن از رژیم صهیونیستی تأثیر گذار باشد. در این راستا هر سه نامزد در مورد رژیم صهیونیستی، مواضعی را اتخاذ کردند. این مواضع از محدود سازی رابطه تا قطع رابطه‌یکامل با رژیم صهیونیستی متغیر می‌باشد. هم‌چنین هر سه نامزد در مقابل فرآیند همه جانبه‌یایران هراسی از برقراری ارتباط با جمهوری اسلامی سخن راندند که البته سطح و کیفیت ارتباطات در نگاه هر یک از نامزدها متفاوت بود.

با توجه به تعدد و تنوع نامزدهای مختلف با گرایش‌ها و رویکردهای متفاوت، احتمال به قدرت رسیدن یک مرحله‌ای یکی از نامزدها بسیار کم است. از این رو اکثر ناظران دو مرحله‌ای شدن انتخابات را پیش‌بینی می‌کنند. تا کنون اکثر نظرسنجی‌ها مانند نظرسنجی روزنامه‌ی «الاهرام» از پیشتازی عمرو موسی و عبدالمنعم ابوالفتوح با اختلافی بسیار اندک حکایت می‌کند که البته با توجه به آنچه در مقدمه آمد، برخی از این نظرسنجی‌ها بیش‌تر نظرسازی است و دارای بار عملیات روانی برای مدیریت افکار عمومی است. در این جا از ذکر دو نکته نباید غافل شد، نکته‌ی اول شیب صعودی آرای عبدالمنعم ابوالفتوح پس از مناظره با عمرو موسی و نکته‌ی دوم نیز غافل نشدن از پایگاه اجتماعی گسترده و فراگیر اخوان المسلمین است. این جماعت تقریباً نیمی از کرسی‌های مجلس را در اختیار دارد و با توجه به این که تقریباً نیمی از مردم مصر، هنوز به جمع‌بندی نهایی در مورد نامزد مورد تأییدشان نرسیده‌اند؛ در صورتی که اخوان المسلمین بتواند در این فرصت باقی مانده از ظرفیت و پتانسیل خود در صحنه‌ی سیاسی مصر نهایت استفاده را ببرد و بخشی از آرای مردم را جذب نماید؛ محمد مرسی به راحتی می‌تواند به دور دوم راه پیدا کند. هم‌چنین در صورت راه یابی یکی از دو نامزد اسلام‌گرا همراه با عمرو موسی به دور دوم انتخابات، در صورت اجماع و وحدت اسلام‌گرایان در حمایت از تنها نامزد اسلام‌گرا در مرحله‌ی دوم، احتمال پیروزی اسلام‌گرایان در مرحله‌ی دوم، تقریباً قطعی به نظر می‌رسد. حال به بررسی سه وضعیت محتمل می‌پردازیم.

آینده نگری نسبت به نتایج انتخابات مصر

از منظر راهبردی با نگاه به 3 نامزد مطرح می‌توان نتایج زیر را پیش‌بینی نمود.

بازی برد با نتیجه‌ی یک بر صفر (برد خفیف): بازی برد با نتیجه‌ی یک بر صفر برای انقلاب مصر، پیروزی عمرو موسی در صحنه‌ی انتخابات پیش روست. در این رابطه به قطعیت می‌توان نظر داد که عمرو موسی هرچند نامزد مورد حمایت غرب است و محور غربی- عربی برای به قدرت رسیدن او از هیچ کوششی فروگذار نکرده و نخواهد کرد، اما حتی پیروزی عمرو موسی در انتخابات با توجه به قدرت تولید شده ناشی از عبور مصر انقلابی از مرحله‌ای دیگر از انقلاب، وجود مجلس اسلام‌گرا و فضای مطالبه‌ی عمومی، خواه ناخواه از تبدیل شدن عمرو موسی به متحد استراتژیک رژیم صهیونیستی جلوگیری خواهد کرد. هر چند در این صورت نیز، مصر نقش برجسته‌ای در محور مقاومت نخواهد داشت و موضع رسمی مصر در موضوع فلسطین به بازگشایی گذرگاه رفح و حمایت از مجروحان محدود شود، ولی همین روند هم به سود محور مقاومت و به ضرر رژیم صهیونیستی و محور سازش خواهد بود، هر چند وی گزینه‌یمطلوب محور مقاومت نیست. عمرو موسی در مناظره‌یخود، یکی از موفقیت‌های دوران وزارت خارجه‌ی خود را پیشگام شدن در رابطه با ایران و برقراری اولین تماس با ایران در سال 1996م. برشمرده است و هم‌چنین عنوان کرده است: «برضدحمله به ایران موضع خواهد گرفت، هرچند با ایران اختلاف‌های زیادی دارد.»

بازی برد با نتیجه دو بر صفر: بازی برد با نتیجه‌ی دو بر صفر برای انقلاب مصر، پیروزی عبدالمنعم ابوالفتوح در صحنه‌ی انتخابات پیش روست. محور عربی – غربی در صورتی که ناچار شود به پیروزی اسلام‌گرایان تن دهد، ابوالفتوح را مطلوب‌تر از محمد مرسی می‌داند، زیرا در صورتی که اخوانی‌ها علاوه بر پارلمان، ریاست جمهوری را هم در دست گیرند، قدرت را به طور کامل در مصر قبضه خواهند کرد و به سمت یک‌دست کردن حاکمیت می‌روند، ولی در صورت پیروزی ابوالفتوح با توجه به اختلاف‌های وی با اخوان، احتمال تنش و درگیری بین اسلام‌گرایان وجود خواهد داشت. هم‌چنین ابوالفتوح مواضع نرم‌تری نسبت به مرسی در حوزه‌های گوناگون دارد و برخی‌ها حتی الگوی حکومتی او را کمی شبیه ترکیه عنوان می‌کنند.

بازی برد با نتیجه سه بر صفر: بازی برد با نتیجه‌ی سه بر صفر برای انقلاب مصر، پیروزی محمد مرسی نامزد رسمی جماعت اخوان المسلمین در صحنه‌ی انتخابات پیش روست. پیروزی اخوان المسلمین در صحنه‌ی انتخابات ریاست جمهوری، با توجه به در دست داشتن نیمی از کرسی‌های مجلس توسط اخوان المسلمین و حضور غالب اخوان در کمیته‌ی تدوین قانون اساسی، زمینه را برای تحقق اهداف بعدی انقلاب بیش از پیش فراهم می‌سازد. پیروزی اخوان در انتخابات پیش رو قدرت چانه‌زنی اسلام‌گرایان را به شدت افزایش خواهد داد و مصر توان بیش‌تری برای نقش آفرینی در جهان اسلام خواهد داشت.

نتیجه‌گیری

همان‌طور که در مقدمه ذکر شد؛ برای نیل به تغییر و تحول بنیادین و تغییر ساختارهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در مصر و تکوین انقلاب در این کشور نیازمند زمان هستیم. در صورت عدم استحاله، آرمان نهایی انقلاب محقق خواهد شد. این مطلب بدان معناست که مراحل مختلف این انقلاب به مرور و تدریجی انجام خواهند شد. با این تفسیر عبور موفقیت آمیز مصر انقلابی از یک مرحله و ورود به مراحل جدید، یقیناً ره آوردی کلان به شمار می‌رود و دست‌آوردهای مهم بعدی را در پی خواهد داشت. بنابراین انتخابات ریاست جمهوری مصر از این منظر که در آن انتقال قدرت صورت می‌گیرد و انقلاب مصر از یک مرحله به مرحله‌ی دیگر وارد می‌شود؛ یکی از رخدادهای بسیار سرنوشت ساز و تعیین کننده می‌باشد.(*)

*رضا سراج؛ کارشناس مرکز آینده پژوهی و مطالعات راهبردی تابان/انتهای متن/